آثار و فواید رعایت حجاب و پوشش دینی

 

 

1- بهداشت روانی اجتماع و کاهش هیجان‏ها و التهاب جنسی که سبب کاهش عطش سیری ناپذیری شهوت است.

 

2- تحکیم روابط خانوادگی و برقراری صمیمیت کامل زوجین.

 

با رواج بی حجابی و جلوه گری زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعی محدودیت و پایان آزادی‏های جنسی خود تلقّی می‏کنند وافراد متأهل هر روز در مقایسه‏ای خطرناک میان آن چه دارند و ندارند، قرار می‏گیرند. این مقایسه‏ها، هوس را دامن زده و ریشه زندگی را می‏سوزاند.

 

3- استواری اجتماعی و استیفای نیروی کار و فعالیّت‏

 

دختر و پسری که در محیط کار و دانشگاه تحریک شهوانی شوند، از تمرکز و کارآیی آن‏ها کاسته می‏شود و حکومت شهوت بر اجتماع سبب هدر رفتن نیروی فکری و کاری است.

 

4- بالارفتن ارزش واقعیت زن و جبران ضعف جسمانی او

 

حیا، عفاف و حجاب زن می‏تواند در نقش عاطفی او و تأثیرگذاری بر مرد مؤثر باشد. لباس زن سبب تقویت تخیّل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن یکی از وسائل مرموز برای حفظ مقام و موقعیّت زن در برابر مرد است.

 

اسلام حجاب را برای محدودیّت و حبس زن نیاورده، بلکه برای مصونیّت او توصیه کرده است، زیرا اسلام راضی به حبس، رکود و سرکوبی استعدادهای زن نیست، بلکه با رعایت عفاف و حفظ حریم، اجازه حضور زن را در اجتماع داده امّا از سوء استفاده شهوانی و تجاری منع کرده است.

 

در واقع حجاب موجب محدودیت مردان هرزه می‏باشد که در صدد کام جویی‏های آزاد و بی حد و حصر هستند و مصونیت زنان از دست این گروه از مردان منظور است.

 

علاوه بر مطالب فوق استاد مطهری در بیان این که چرا حجاب به زنان اختصاص یافته می گوید: اما علت این که در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خود نمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها مرد شکار است و زن شکارچی، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خود آرایی از حس شکارچی‏گری او ناشی می‏شود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباس‏های بدن نما و آرایش‏های تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود می‏خواهد دلبری کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین انحراف تبرّج و برهنگی، از انحراف‏های مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است".(9) به عبارت دیگر: جاذبه و کشش جنسی و زیبایی خاص زنانه و تحریک پذیری جنس مردانه، یکی از علت‏های این حکم است. توصیه و دستور الهی به پوشش و حجاب برای زنان، به منظور ایجاد محدودیت و محرومیت و چیزهایی از این قبیل که تنها فریب شیطانی‏اند نمی‏باشد، بلکه در واقع برای آگاهی دادن به گوهر ارزشمند در وجود زنان است که باید از آن مراقبت و شده و حفظ شود و به تاراج نرود. این کاملاً معقول است که هر چیزی ارزشمندتر باشد، مراقبت و محافظت بیشتری را می‏طلبد تا از دست راهزنان در امان باشد و به شکل یک ابزار برای مطامع سودپرستان در نیاید.

 

 به یاد داشته باشیم که غریزه جنسی، نیرومند و عمیق است. هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش‏تر می‏گردد، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر هیزم بدهند، شعله ورتر می‏شود، و شهوت خود را به صورت یک عطش روحی و خواست اشباع نشدنی در می‏آورد.(10) و وضعیت جهان معاصر و کشانده شدن عده‏ای به همجنس بازی نشانه آشکاری از این حالت است.

 

بنابراین رعایت نکردن پوشش اسلامی توسط زنان نه تنها از بین رفتن حساسیت مردان را به دنبال ندارد، بلکه موجب طغیان غریزه جنسی آنان نیز می‏گردد و پس از مدتی باعث دلزدگی و بی معنایی آن خواهد شد.

 

در مورد مردان نیز این گونه نیست که بتوانند با هر نوع لباسی از خانه بیرون آیند و نوع پوشش آنها می تواند به هر صورتی باشد بلکه مردان نیز در این جهت با محدودیت های خاص خود نسبت به پوشش مواجه هستند اما محدوده پوشش آنان به جهت حضور بیشتر در اجتماع و کارهای سخت و به جهاتی که در بالا ذکر شد با زنان متفاوت است.

 

حجاب و رشد شخصیت‏

 

بی‏حجاب در اندیشه نمایش خود و زیبایی خویش است. این امر که عقده حقارت انسان را می‏نمایاند، زمینه رشد و تعالی وی را نابود می‏سازد؛ در حالی که زن مانند مرد یک انسان است و باید از نظر انسانی رشد و تکامل یابد. کسی که با نمایش زیبایی خود و گزینش پوششی ویژه در اندیشه جلب نظر دیگران به سر می‏برد، در حقیقت می‏خواهد با تکیه بر جذابیت‏های ظاهری خویش و نه اصالت‏ها و ارزش‏های متعالی خود، جایی در جامعه بیابد. در واقع او از این طریق اعلام می‏دارد، آنچه برایش اصل است و اهمیّت دارد، «زن بودن» او است نه انسانیت و اندیشه و لیاقت و کارآیی‏اش. چنین فردی قبل از همه اسیر خویش است و به مغازه‏داری شبیه است که پیوسته در اندیشه تزیین ظاهر و تغییر دکور خود به سر می‏برد و فرصت پرداختن به آرزوهای بزرگ‏تر را نمی‏یابد(11)

 

از نظر روان‏شناسی، قطعی‏ترین عامل رشد انسان «میزان ارزشی» است که هر فرد برای خود قائل است‏؛ به عبارت بهتر، نافذترین عامل رشد روانی و شخصیتیِ انسان، سطح حرمت خود او است.

 

به راستی آیا برهنه شدن و کشاندن رفتارهای جنسی به کوچه و خیابان به آدمی ارزش می‏دهد و انسان را از احساس ارزشمندی بهره‏مند می‏سازد؟ البتّه شاید احساس رضایت آنی و زود گذر پدید آورد، ولی کم‏تر کسی است که بر خورداری از این حالت و رفتار را ارزش تلقی کند و شخص برخوردار از این روحیه را ارزشمند بداند. افزون بر این، تأمین هر خواسته‏ای همیشه با احساس رضایت همراه نیست. در جامعه‏ای که برهنگی تمام شریان‏های آن را پر کرده و زن و مرد همواره در حال مقایسه داشته‏ها و نداشته‏های خویشند، انسان‏ها در تشویش مستمر و دلهره همیشگی فرو می‏روند؛ زیرا رقابت و مقایسه در میدانی رخ می‏نماید که ظرفیت رقابت ندارد و بدین سبب، آدمی به تنوع طلبی حریصانه کشیده می‏شود. بی‏تردید تا وقتی این اندیشه فضای ذهن آدمی را آکنده است، فرصتی برای بروز خلاقیت و ابتکار باقی نمی‏ماند. ذهنِ مشغول به تصاحب دل دیگران و جلب نظر مردان و پسندیده شدن، هرگز اندیشه علمی را بر نمی‏تابد و نمی‏تواند یافته‏ای تازه عرضه کند. او در پی آن است که در وضعیت موجود پسندیده شود نه آن که وضعیت را تغییر دهد و با ابتکار و خلاقیت، طرحی نو در اندازد. از سوی دیگر، از آن‏جا که احساس بی‏ارزش بودن تمام وجود این افراد را پر کرده است، در پی جبران این کمبود بر می‏آیند و چون آسان‏ترین راه رسیدن به این احساس، مقبول دیگران واقع شدن است، از طریق سکس و عرضه پیکر خود در این مسیر گام بر می‏دارند تا به شکلی، احساس ارزشمندیِ از کف رفته خود را جبران کنند. در حالی که شخص بر خوردار از حجاب هرگز چنین نیازی را احساس نمی‏کند. در نگاه او بهترین راه جبرانِ احساسِ ارزشمندی آن است که خود را از دسترس بیگانگان دور نگهدارد و مقام و موقعیت خود را پایین نیاورد(12). گویا از همین رو است که ویل دورانت می‏گوید: زنان دریافتند که دست و دل بازی مایه طعن و تحقیر است.

 

بنابراین، چنین افرادی هم ارزشمندی را از کف داده‏اند و هم در جبران آن به بیراهه رفته‏اند. راه رسیدن به احساس ارزشمندی پایدار، رفتن در پی کسب صفات ارزشمند و پایدار است.

 

انسان بر خوردار از حجاب، با دور نگهداشتن خود از دسترس دیگران، سطح ارزشمندی خود را ارتقا می‏بخشد تا آن‏جا که مرد، نیازمندانه به آستان وی روی می‏آورد. بی‏تردید اگر زنان این مفهوم را به طور کامل درک کنند، به پوشیده داشتن و مخفی ساختن پیکر خویش بیش‏تر گرایش نشان می‏دهند(13) و پی خواهند برد که راه احساس ارزشمندی در دسترس و مقبول بودن لحظه به لحظه نیست. راسل می‏گوید: از لحاظ هنری، مایه تأسف است که بتوان به آسانی به زنان دست یافت. ویل دورانت نیز می‏گوید: آنچه می‏جوییم و نیابیم عزیز و گرانبها می‏گردد(14).

 

ویلیام جیمز به صراحت توصیه می‏کند: زنان عزّت و احترامشان به این است که به دنبال مردان نروند، خود را مبتذل نکنند و خود را از دسترس مردان، دور نگهدارند.

 

پس حجاب احساس ارزشمندی است؛ که موقعیتی بلند مرتبه برای زنان پدید می‏آورد و مردان را در محدودیت فرو می‏برد. اگر چه در بیان به زنان گفته می‏شود که پوشیده بیرون آیید؛ ولی واقعیت آن است که به مرد گفته می‏شود، بهره برداری جنسی در همه جا ممنوع. چون راه چشم را که نافذترین کانال حسیِ مردان است، نمی‏توان سد کرد.

 

پوشش در نماز:حکمت پوشانیدن عورت بر مرد و پوشیدن تمام بدن و رعایت حجاب اسلامی بر زن در حال نماز پنهان کردن و مستور نمودن از خدا نیست؛ زیرا چیزی از علم خدا پنهان نیست و خداوند بر همه چیز در همه حالات آگاه است، بلکه یکی از حکمت های این حکم رعایت ادب است، یعنی عرفاً بدون ستر عورت و نماز خواندن بی احترامی به حساب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ آید. حکمت دیگر این است که رعایت حجاب و آداب و دیگر نماز مانند پاک بودن بدن و لباس د رتحصیل حضور قلب مؤثر است و رعایت این برنامه ها شخص را از غیاب به حضور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ رساند و پرده ها و حجاب هایی را که میان بنده و خدا ایجاد شده است کنار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند. حکمت دیگر تأکید در موضوع پوشش و حجاب بانواناست، و این که حجاب و پوشیده بودن بدن زن پسندیده و محبوب خدا است.(15)

 

----------------------------------------------------------------

 

پی نوشتها

 

1. مسأله حجاب، ص 129.

 

2. المفردات فی غرائب القرآن، ص 159؛ مجمع البیان، ص 217.

 

3. مجمع البیان، ص 217.

 

4. همان.

 

5. ر. ک: تفسیر الصافی، فیض کاشانی، ج 3، ص 430 و 431.

 

6. مسأله حجاب، ص 131.

 

7.نور،30

 

8.نور،31

 

9. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 19، ص 436، با تلخیص.

 

10. همان، ص 434.

 

11. روان‏شناسی حرمت خود، ناتانیل براندل، هاشمی جمال.

 

12. نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، صدرا.

 

13. مسأله حجاب، مرتضی مطهری، صدرا.

 

14. نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، صدرا.

 

15. لطف الله صافی، معارف دین، ج 1، ص 282 - 288.

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




برچسب ها :