آموزش مهارت های زندگی ( ویژه جوانان و نوجوانان)

همه ما در زندگی با موقعیت هایی روبرو می شویم كه اگر به درستی عمل نكنیم سلامت روانی خودمان و دیگران به خطر می افتد. این موقعیت ها مختلف هستند . مثلاً چگونه با دوستان و اطرافیان خود ارتباط برقرار كنیم ؟ چگونه مسئولیت های جدید را بپذیریم ؟ چگونه تصمیم بگیریم؟ چگونه مشكلاتمان را حل كنیم ؟ چگونه با ترس ، اضطراب ، ناكامی ، افسردگی و فشارهای روانی مقابله كنیم؟

مهارت های زندگی :

(مهارت های زندگی) توانایی هایی هستند كه به ما كمك می كنند با موقعیت های زندگی - بخصوص موقعیت های پر خطر - به طور صحیح برخورد كنیم . وقتی این مهارت ها را كسب كردیم می توانیم در ایجاد ارتباط با دیگران سازگارانه عمل كنیم و بدون توسل به اعمالی كه به خودمان یا دیگران صدمه می زند مشكلات را حل كنیم .

این مهارت ها چه مهارت هایی هستند؟

مهارت های زندگی شامل ده توانایی كلی به شرح زیر است . برای زندگی بهتر لازم است این مهارت ها را تمرین كنیم تا كمتر دچار آسیب های روانی و اجتماعی  شویم :

1 – توانایی حل مسئله

ما در زندگی به طور مداوم در حال حل مسئله هستیم . برخی از این مسائل ساده هستند ولی برخی دیگر به فعالیت های فكری پیچیده ای نیاز دارند. توانایی حل مسئله به ما كمك می كند مسائل زندگیمان را به نحو مطلوب حل كنیم . اگر مسائل مهم زندگی ما حل نشده باقی بماند با فشار روانی روبرو می شویم و سلامت روانی و جسمانی ما تهدید می شود.

2 – توانایی تصمیم گیری

اگر چه همه ما تصمیم می گیریم ولی همیشه تصمیم های هوشمندانه نمی گیریم . برخی از تصمیم گیری های غلط منجر به به پیامدهای ناخوشایند می شوند. مهارت تصمیم گیری به ما كمك می كند كه به طور صحیح در مورد اعمالمان تصمیم بگیریم و جوانب مختلف انتخاب ها و پیامدهای مثبت و منفی هر یك از آنها را در نظر بگیریم . تصمیم گیری مناسب و واقع بینانه موجب بالا رفتن سطح سلامت روانی ما می شود.

3 – توانایی تفكر خلاق

این نوع تفكر به ما كمك می كند مسائل را از زوایای مختلف دریابیم و راه حل های مختلف مسئله و پیامدهای آن را ارزیابی كنیم و بالاخره راه حل های تازه ای برای مشكلاتمان پیدا كنیم . با استفاده از این مهارت ؛ تصمیم گیری های ما مناسب تر انجام می شوند و مسائل به طور عملی تر حل می شوند.

 4 – توانایی تفكر انتقادی

با استفاده از این مهارت به بررسی و تجزیه و تحلیل افكار خود و دیگران می پردازیم و به فهم و درك روشن تر دست می یابیم . این توانایی كمك می كند تا اطلاعات و تجاربی را كه به ما می رسد تجزیه و تحلیل كرده و در مقابل ارزش ها و فشارهایی كه به ما تحمیل می شود مقاومت كنیم و بدانیم كه رفتار دیگران همیشه درست نیست .       

5 – توانایی ارتباطی

ما بخش اعظم هر روز را به ارتباط برقرار كردن با دیگران می گذرانیم تا هر چه بیشتر بتوانیم نیازهای خود را بیان نماییم و نیازهای دیگران را درك كنیم . توانایی ارتباطی به ما كمك می كند تا با دیگران ارتباط كلامی و غیر كلامی مؤثرتری داشته باشیم و با غلبه بر خجالت ، نظرات خود را برای دیگران ابراز كنیم . اگر این مهارت را كسب كرده باشیم در موقع لزوم می توانیم  با تقاضاهای نامناسب دیگران مخالفت كنیم .

6 – توانایی روابط بین فردی

توانایی روابط بین فردی به ما كمك می كند با دیگران همكاری و مشاركت بهتری داشته باشیم . به آنها اعتماد كنیم. مرزهای روابط با دیگران را تشخیص دهیم .  دوستی های مطلوب را حفظ كنیم و در شروع و خاتمه ارتباطات به طور مؤثرتری رفتار كنیم .

7 – توانایی خودآگاهی

یعنی توانایی شناخت خود و آگاهی از نقاط  ضعف و قوت خواسته ها، ترس ها ، رغبت ها و تمایلات خود؛ این توانایی به ما كمك می كند تصویر واقع بینانه ای از خود داشته باشیم و حقوق و مسئولیت هایمان را بهتر بشناسیم .

8 – توانایی همدلی

توانایی همدلی یعنی این كه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی كه در آن شرایط قرار ندارد ، درك كند . همدلی به ما كمك می كند تا انسان های دیگر را وقتی با ما متفاوت هستند بپذیریم و به آنها احترام بگذاریم . كسانی كه همدلی بیشتری دارند، به دیگران علاقه مندند؛ افراد مختلف را تحمل می كنند؛ پرخاشگری كمتری دارند و دوست داشتنی ترند. این مهارت روابط اجتماعی را بهبود می بخشد.

9 – توانایی مقابله با هیجان

این مهارت شامل توانایی شناسایی هیجانات خود و دیگران ، و نیز شناخت تأثیر هیجانات بر رفتار است . این مهارت به ما كمك می كند كه در مواقع ناكامی ، خشم ، افسردگی و  اضطراب ، واكنش های مناسبی نشان دهیم .

10 – توانایی مقابله با فشارهای روانی ( استرس)

این توانایی شامل شناخت استرس های مختلف زندگی و تأثیر آن بر رفتار است و ما را قادر می سازد كه منابع فشار روانی را در زندگی خود بشناسیم و راه های صحیح كاهش فشار را دنبال كنیم .

http://www.tebyan.net/social/house_family/teenager_youth/upbringingyoungsters/2004/9/16/8365.html

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ویژگیهای نوجوان

نوجوانی اغلب به عنوان دوره ی بین بچگی وبزرگسالی تعریف میشود. گرچه بعضی از مو لفین نوجوانی رامساوی بلوغ جنسی ودوره ی تغییرات فیزیکی که اوج آن درتکامل ورسیدگی در تولید مثل است می دانند.

● تعریف نوجوانی از نظر دائره المعارف بریتانیکا

نوجوانی اغلب به عنوان دوره ی بین بچگی وبزرگسالی تعریف میشود. گرچه بعضی از مو لفین نوجوانی رامساوی بلوغ جنسی ودوره ی تغییرات فیزیکی که اوج آن درتکامل ورسیدگی در تولید مثل است می دانند. ولی اغلب نوجوانی بامفاهیم روانی اجتماعی تعریف میشود مثلا" شروع ان با بلوغ جنسی وخاتمه مبهم ونا مشخص آن بزرگسالی است این واژه برچسب مناسبی جهت دوره ای از زندگی فرد( تقریبا" بین سنین ۱۲ _ ۲۰ سالگی) می باشد وچنین استعمالی هیچ گونه قید وتعریفی درباره ی خصو صیات رشد نوجوانها یاعلل اختصاصی نوجوانی ندارند.

هر دوره ای از زندگی را میتوان بر مبنای پاره ای از مسایل رشدی نظیر:مسایل بیولوژیکی*_روانی واجتماعی دسته بندی کرد از جمله ی آنها که به طور مشخص ولی نه الزاماً درطی دهه ی دوم زندگی اتفاق می افتد ارتباطات با جنس مخالف آگاهیهای شغلی رشد ارزشها و خودمحوریهای مسئولانه وباز شدن گره های عاطفی باوالدین است

● ویژگیهای نوجوانی

به عنوان یک واقعیت دوره ی نوجوانی را باید یک مرحله ی بسیار مهم از زندگی تلقی کرد دوره ای که با ویژگیهایش از سایر دوران زندگی متمایزمیشود این خصوصیات از:

نوجوانی یک دوره ی مهم به شمار می رود

گرچه همه ی دوران عمر مهم است ولی برخی از انها مهمتر از سایرین میباشد زیرا این دوره دارای تاثیرات ناگهانی بر رفتار ودیدگاه فرد می باشد با در نظر گرفتن اینکه سایر دوره های زندگی به دلیل تاثیرات دراز مدت آن پر معنی و قابل توجه هستند لیکن دوره ی نوجوانی یکی از دوره هایی است که از هر دوره جنبه تاثیرات ناگهانی و دراز مدت برخورداروقابل توجه است برخی ادوارزندگی به دلیل تاثیرات فیزیکی و بدنی با اهمیت وبرخی دیگر از لحاظ تاثیرات روانی قابل اعتنا هستند لیکن نوجوانی از هر دو جهت مهم می باشد

در بحث و برسی تاثیرات بدنی نوجوان(( تانر)) گفته است: ((برای اکثریت اشخاص جوان سالهای۱۲ تا۱۶ پر حادثه ترین سالهای زندگی آنها می با شد تا آنجا که رشد وتحول آنها با نگرانی آمیخته است مسلماً در طول زندگی جنینی واولین یا دومین سال پس از تولد رشد باز هم سریعترواقع می شود و یک محیط همحسی(سمباتیک) جدیتر به وجود می آید اما نوجوان خودش جذاب ودلربا نیست یا آنگونه نیستکه بیننده ای را که شاهد تحولات ویاعدم تحولات نوجوان میباشد متوحش کند))

توام بودن این تحولات فیزیکی مهم وسریع بخصوص در طول اولین مرحله نوجوانی تحولات پر شتاب ذهنی از خصایص این دوره میباشد.این تحولات نیاز به سازگاری روانی را افزایش می دهد وبرای ایجاد دیدگاههای ارزشها وعلائق نوین ضروری به نظرمیرسد.

نوجوانی یک دوره ی انتقال(برزخی)است

انتقال به معنی یک وقفه یا تغییر از آنچه که قبلاً انجام شده نمی باشد بلکه بیشتریک عبور ازمرحله ای ازرشدبه مرحله دیگرمی باشد این به آن معناست که انچه قبلاًواقع شده نشانه خود را روی آنچه که درزمان حال و آینده اتفاق می افتد باقی میگذارد۰کودکان در زمانی که از خردسالی به بزرگسالی میرسندباید جنبه های کودکانه را کنار بگذراندوهمچنین الگوهای جدید رفتاری ونگرشی را بیا موزند تا جانشین آن چیزهایی شود که ترک کرده اند.

به هر حال این مهم است که درک کنیم آنچه قبلاً واقع شده است نشانه های خودراباقی گذاشته است وبر الگوهای نوینی از رفتارها ونگرشهای فرد اثر می گذارد.

همچنان که((استرایس))شرح داده استساختمانهای بدنی نوجوان پایه هایی درکودکی دارد وبسیاری ازخصوصیاتی که معمولاًبه عنوان معرف ظهورنوجوانی در نظر گرفته می شدند قبلاً درطول اواخر کودکی حضورداشته اند. تغییرات بدنی که درسالهای اولیه نوجوانی اتفاق می افتد بر رفتار موزون شخص اثر میگذارد وبه ارزیابی مجددارزشها وجابجایی آنها منتهی میشود))

در طی هر مرحله انتقالی وضع وجایگاه فردمبهم است ونوعی گم گشتگی درباره نقشهایی وجود دارد که فرد انتظار دارد آنها را ایفا کند نوجوان در این زمان نه کودک ونه بزرگسال است اگر نوجوانان مانند کودکان رفتارکنند به آنها گفته میشود که به مانندسن خودشان عمل کنند.

اگر آنها سعی کنند نظیر بزرگسالان عمل کنند اغلب متهم می شوند که برای شلوارهای کوتاه خود خیلی بزرگ شده اند وبرای این تلاشی که انجام می دهند تا مثل بزرگترها عمل کنند مورد سرزنش واقع می شوند.از طرف دیگر موقعیت مبهم نوجوانان امروز این منفعت را برای آنها در برداردکه فرصتی را به منظور آزمودن شیوه های مختلف زندگی به آنها میدهد تاآنها تصمیم بگیرند که چه الگوهای رفتاری،ارزشی ونگرشی بهترمی توانند نیازهای انان را تامین نمایند.

سازمان آموزش و پرورش

00000000000000000000

بررسی اختلال هویتی در جوانان

از جمله چالش برانگیزترین مباحثی كه امروزه درباره جوانان وجود دارد مسأله ای به نام بحران هویت است كه خود را در شكلهای گوناگون بروز می دهد.

از جمله چالش برانگیزترین مباحثی كه امروزه درباره جوانان وجود دارد مسأله ای به نام بحران هویت است كه خود را در شكلهای گوناگون بروز می دهد.

هر یك از ما در عبور از كوچه و خیابان جوانانی را می بینیم كه به شكلهای بسیار عجیب و غریب خود را آراسته اند. بسیاری از پسرها كه موهایشان تا حدود كمرشان است و درست مثل دخترها آن را آرایش كرده اند. بسیاری از آنها به استفاده از دستبند و گردنبند و حتی گوشواره گرایش دارند. حتی بسیاری از آرایشگرهای مرد كه در واقع همان سلمانیهای سابق باشند دقیقاً عملیات یك آرایشگر زن را می توانند انجام دهند.

آقایی می گوید: آرایشگری كه من برای پیرایش موهایم به آنجا می روم و در خیابان میرداماد است موهای آقایان را مش می كند، فر می زند، ابرو تاتو می كند، بند می اندازد و ...

در نقطه مقابل دخترهای زیادی را می بینیم كه موهایشان را پسرانه كوتاه می كنند، شلوار و بلوز می پوشند در خیابان حركات پسرانه انجام می دهند و بسیاری از كارهای دیگر كه نشان بدهند آنها هم مثل پسران هستند.

جامعه شناسان می گویند این جوانان دچار بحران هویت شده اند.

گویا اگر تا دیروز صلابت مردانه و ظرافت زنانه برای زنان و مردان امتیاز محسوب می شد، امروزه این ارزشها رنگ باخته اند و بعضی از دختر خانمها دوست دارند رزمی كار كنند و عده ای از آقا پسرها هم ناخن مانیكور می كنند.

در این مقاله كه به مسأله بحران هویت می پردازد، بنا داریم به علتهای این اتفاق بپردازیم و بررسی كنیم كه چرا بعضی از جوانان امروز تعریف درستی از هویت خود ندارند؟ چرا بسیاری از رفتارها كه در گذشته ارزش محسوب می شد امروزه رنگ باخته است و شماری از دختران جوان امروزی آشپزی نكردن و بلد نبودن پخت و پز را امتیاز می دانند و به جای آن توی خیابان با پسرها دست به یقه می شوند؟

● جوان و جستجوی هویت

اریكسون می گوید: "جستجوی یك جوان در پی هویت از برخی لحاظ همان جستجوی معنای زندگی است"

از واژه های پرمعنای ادبیات نوجوانی و جوانی هویت است، معنای این عبارت همزمانی آغاز تأمل و تفكر در هویت خویش و شروع نوجوانی است. پدیده ای كه بعدها و در سالهای جوانی به صورت تكوین هویت یا بحران هویت ظاهر می شود. لذا مهمترین سالهای زندگی یعنی دوران نوجوانی و جوانی عرصه تجلی شكل گیری و یا از هم پاشیدگی هویت است.

در میان تعاریف متنوعی كه در باب هویت فرد ذكر شده اظهارنظر جان گاردنر از صراحت و جامعیت بیشتری برخوردار است. او می نویسد: یك فرد جوان باید بیاموزد كه بیش از هر چیز خودش باشد، در جایی كه بیشترین ارزش را برای دیگران دارد، دیگرانی كه مطمئناً برای او نیز عزیزتر از هر چیز دیگر هستند، مراد از اصطلاح "هویت" چنین رابطه متقابلی است كه متضمن یكی بودن با خویشتن و در عین حال به نوعی سهیم شدن با زندگی درونی دیگران است.

● مفهوم بحران هویت

مطابق این تعریف، حفظ تعادل میان "وحدت با خود" و "حضور در تجربه باطنی دیگران" از نشانه های احراز هویت محسوب می شود. بر این اساس هرگاه تعادل مذكور بر هم خورده و حالت عدم توازن میان آنها به وجود آید نوعی اختلال یا بحران در هویت پدیدار می شود آن وضعیت را اریك فروم با زیبایی خاصی چنین توصیف می كند: لزوم همرنگ شدن با دیگران با از دست رفتن هویت بیشتر می شود.

از عبارت فروم چنین برداشت می شود كه خود تأمین انتظارات دیگران و مانند آنها شدن را بر خود واقعی بودن ترجیح دهد و ناگزیر است بهای سنگین آن را بپردازد و آن دست كشیدن از خود انگیختگی و فردیت است.

"اریكسون" نیز بحران هویت را در ناتوانی نوجوان برای قبول نقشی كه جامعه از او انتظار دارد، معنا می كند، شاید مشكلات متعددی باشد كه فرد در سالهای بعدی زندگی به جهت بحران هویت با آن مواجه خواهد شد.

● زمینه های پیدای بحران هویت

از چالشهای مهم مبحث حاضر چگونگی نفوذ پدیده بحران هویت در فرهنگ تفكر و باورهای قشرهایی از جامعه ماست. برخی از زمینه های تاریخی ظهور بحران به شیوه برخورد ما با تمدن غرب در حدود ۲۰۰ سال پیش برمی گردد.

آن زمان غرب در موقعیت بسیار خوبی از جهت پیشرفتهای علمی قرار داشت ولی روش پیشینیان ما عمدتاً بر دو رویكرد در قبال تحولات اروپا متكی بود:

الف) طرد، نفی و انكار

ب) مرعوب شدن،

خودباختگی و تسلیم و رویكرد سومی كه مبتنی بر اخذ و اقتباس آگاهانه از پیشرفتهای علمی و صنعتی غرب همراه با حفظ ارزشها، اصالتها و فرهنگ و تمدن خود می باشد، چندان مورد توجه قرار نگرفت، بنابراین فاصله موجود میان ما و غرب از لحاظ علمی و فنی حفظ ارزشها، اصالتها و فرهنگ و تمدن خودی چندان مورد توجه قرار نگرفت و فاصله موجود میان ما و غرب به لحاظ علمی و فنی بیشتر شد و زمینه ساز این تفكر گردید كه برای جبران گذشته ها و پركردن فاصله طولانی به وجود آمده چاره ای جز غرب گرایی، غرب باوری نیست. لازمه این گرایش به فرهنگ غربی جدا شدن و دست كشیدن از هویت و فرهنگ خودی بود. بنابراین این باور در اذهان عده ای به وجود آمد كه قطع پیوند با ریشه های فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی و نفی خویشتن تنها راه چاره است.

علاوه بر زمینه های تاریخی، برخی عوامل موجود در عصر جدید نیز به بحران هویت دامن زده است. مسایلی نظیر گسست فرهنگی، فردگرائی افراطی، سكولاریسم، تضاد نسلها، تغییرات پرشتاب زندگی، خلأ آرمانی، فقدان عامل دین و مذهب، پدیده كلان شهرهای بزرگ و نظام ناكار آمد آموزش و پرورش هر یك در جای خود، اثرات تعیین كننده ای بر بحران هویت داشته و روند آن را شتاب بخشیده است كه فرصت پرداختن به همه آنها نیست و لیكن از باب اشاره، به گفتاری از مارسیا ۱۹۸۵ اكتفا می كنیم.

به گفته وی، "در جوامعی كه مذهب وجود ندارد، برخی جوانان بحران هویت شدیدتری را تجربه می كنند، چرا كه مذهب به مهمترین سؤالات نوجوانان یعنی از كجا آمده ام؟ چه كسی هستم؟ به كجا خواهم رفت؟ چه باید بكنم؟ پاسخ می دهد.

جامعه ایران به دلیل مذهبی بودن و برخورداری از تمدن و تاریخ دیرپا دارای دو گستره مفهومی برجسته از هویت دینی و ملی است.

همچنین اصل ۲۹ "منشور تربیت نسل جوان" نیز بر آگاهی از اساس و اركان هویت اصیل ملی و مذهبی ایران اسلامی و تحكیم وحدت ملی و مذهبی و تقویت احساس میهن دوستی تأكید دارد.

۸۴ درصد جوانان اعتقاد دارند كه انجام مراسم دینی در كشور موجب آرامش و سلامت روحی مردم می شود، ۹۱ درصد جوانان خدا را ناظر بر اعمال انسانها، ۸۹ درصد پیروی از اولیای دین را وظیفه شرعی انسان و ۸۸ درصد دیگر آدمهای دیندار را كمتر دچار انحراف اخلاقی می دانند.

در حال حاضر ۸۸ درصد جوانان درباره هویت بدنی خود معتقد به برخورداری از سلامت جسمانی بالا، ۸۴ درصد از ظاهر و قیافه راضی و ۸۲ درصد دیگر نیز معتقدند بلوغ همزمان با سایر همسالان خود را داشته اند.

۴۷ درصد دختران و ۲۴ درصد پسران آرزو دارند كه از جنس مخالف باشند، از سویی دیگر تنها ۳۵ درصد جوانان ۱۸ تا ۲۹ سال (۳۴ درصد پسران و ۳۶ درصد دختران) به مرحله طبیعی دستیابی به هویت همسر گزینی رسیده و ۶۵ درصد دیگر هنوز در حد تعلیق، توقف و اغتشاش هویت هستند.

● مد فروشان سود می كنند

شكل گیری هویتی منسجم، پایدار و دستیابی به تعریفی از خود با مشخصه های انتخاب ارزشها، باورها و هدفهای زندگی مهمترین جنبه رشد روانی و اجتماعی در دوره جوانی است.

از سویی دیگر شكل گیری هویت در دوران جوانی ارتباط تنگاتنگی با عواطف، "خودپندار" و عزت نفس فرد داشته كه در این میان احساس تعلق و تعهد به خانواده، قوم، فرهنگ ملت و مذهب از جمله مؤلفه های مرتبط با هویت برشمرده می شود.

آنچه كه امروزه جامعه شناسان از آن به عنوان بحران هویت یاد می كنند در قالب گرایش به مدهای عجیب و غریب در كشور ما نمود پیدا كرده است.

یكی از این پسران كه برای خرید دستبند پهنی وارد مغازه می شود می گوید: این دستبند را به این دلیل می خرم كه قشنگ است. وقتی آن را دستم می كنم دستانم قشنگتر به نظر می رسد. اغلب یكی از خواننده های غربی با چنین دستبندهایی مقابل دوربین ظاهر می شود. من هم چون به این خواننده علاقه دارم سعی می كنم مثل او دستبند داشته باشم.

فروشنده می‌گوید: مشتری زیاد برای این نوع زیورآلات باعث شده است هر بار كه برای خرید جنس به كشور چین می روم انواع و اقسام انگشترهای عجیب و غریب درشت، دستبند و گردنبند پسرانه بیاورم. این اجناس فروش خوبی دارند، ضمن این كه حمل آن برای ورود به كشور بسیار آسان است.

وی می افزاید: البته این گونه نیست كه اغلب این اجناس از خارج از كشور وارد شود، بلكه بسیاری از آنها تولید داخل است، اما تولیدكننده داخلی از خارج از كشور الگو می گیرد.

در همین زمان دخترخانم جوانی كه برای خریدن یك گوشواره بزرگ به فروشگاه آمده است، می گوید: وقتی این گوشواره را گوشم می كنم از كنار روسری روی صورتم می افتد و قشنگ است.

چه اشكالی دارد كه من چیزی را كه دوست دارم بپوشم و ظاهرم را آن طور كه دوست دارم، آرایش كنم.

وی می افزاید: خیلی دوست دارم رنگ موهایم یك رنگ عجیب باشد. چه اشكالی دارد باید این رنگ را هم تجربه كرد. در خارج از كشور فوتبالیستها موهای خود را سبز و یا نارنجی می كنند، من هم می خواهم با رنگهای فانتزی موهایم را نارنجی كنم وقتی می پرسم گل رنگ نارنجی هم وجود دارد؟ می گوید: در بین رنگهای فانتزی هر رنگی بخواهی هست. پسرجوانی كه ظاهری كاملاً زنانه دارد، با پوزخندی از برابرم می گذرد و حاضر نیست به حرفهای من گوش كند.

● مورد توجه بودن

گرایش به مدهای عجیب و غریب و یا به عبارتی بحران هویت نزد جوانان مربوط به گروههای خاصی وجود دارد و امری عمومی نیست، اما علت و انگیزه اصلی چنین رفتارهایی را باید در چگونگی ارضای یكی از نیازهای افراد جستجو كرد.

انسان دارای نیازهای مادی و معنوی مختلفی است كه نظریه پردازان تقسیم بندیهای متفاوتی از آن به دست داده اند.

نیازهایی كه شهید مطهری از نیازهای مادی و معنوی نام می برد و چنین توضیح می دهد كه وجه ممیزه انسان و حیوان بر توجه انسان به نیازهای معنوی است و مقوله ای است كه كمتر در سطح رسانه ها و با همان صراحت، صداقت و تصریحی كه خاص آن استاد شهید بود، مشاهده می شود.

مازلو یكی از نیازهای انسان را بعد از تأمین نیازهای اساسی مورد توجه قرار گرفتن فرد توسط دیگران می داند. تأمین این نیاز در افرادی كه از زمینه های قوی فرهنگ اسلامی بهره ای ندارند به چیزهایی مثل پرداختن به نیازهای مادی تبدیل می شود، مثل آرایش كردن و خود را به صورتهای مورد توجه همگان در آوردن .

برخی از جوانان در رابطه با تأثیرپذیری از رسانه های خارجی و گروههای اجتماعی خاص راه و روش آنها را حتی در آرایش كردن تقلید



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




برچسب ها :