مشکلات نوجوانی و راهکارهای عملی والدین(1)

در این مقاله به ذکروتوضیح اجمالی 10مورد از مشکلات دوران نوجوانی می پردازیم.

در مقاله ی بعد به بررسی 17راهکارعملی والدین برای مقابله با این مشکلات خواهیم پرداخت.

مشکلات دوره نوجوانی

1- کشمکش بین استقلال و وابستگی:

با توجه به اینکه این دوره، حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی است، از دست دادن حمایت‌های بی‌قید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و لذت مورد حمایت و پشتیبانی آنها بودن و همانطور کودک ماندن و بدون زحمت و دردسر، همیشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف دیگر، در نوجوان کشمکش درونی ایجاد می‌کند و جنگ روانی عمیقی در ذهن او به وجود می‌آورد.

بعضاً خانواده و مدرسه و جامعه نیز از او توقعات متناقض دارند، گاهی او را به چشم یک کودک نگاه کرده و برخوردی تحقیرآمیز دارند و گاهی هم توقعات از او بیش از حد توان اوست و به چشم بزرگسالان به او می‌نگرند که این خود به کشمکش‌های درونی نوجوان دامن زده و او را با مشکل روبرو می‌سازد.

2- طغیان علیه مراجع قدرت:

نوجوان برای کسب استقلال علیه همه ی مراجع قدرت من جمله والدین و کادر مدرسه طغیان می‌کند.

گاهی اوقات رفتارهایی علیه آنها از خود نشان می‌دهد، درگیری‌هایی ایجاد می‌نماید و به اعمالی دست می‌زند که روابط او را با آنها و سایر مراجع قدرت به شدت تیره می‌کند، مثلاً بگومگو می‌کند، بحث و مجادله ی طولانی انجام می‌دهد، بر خلاف خواسته ی والدین دیر به خانه می‌آید، از انجام تکالیف درسی خودداری می‌کند، سیگار می‌کشد و حتی ممکن است دست به اعمال بزهکارانه هم بزند.

این مورد در خانواده‌های با محدودیت زیاد و یا مدارسی که مقررات سخت و خشک را بدون نظرخواهی و مشورت با نوجوان اجرا می‌کنند از شدت بالاتری برخوردار است.

3- هویّت فردی :

یکی دیگر از مشکلات مهمی که نوجوان با آن روبرو می‌شود مساله ی تشکیل «هویت فردی» اوست. بدان معنی که سوال‌های متعددی درباره ی مفهوم زندگی، نقش او در این زندگی، مفهوم مرگ و زندگی پس از مرگ و بطور کلی سوال‌هایی نظیر، من کیستم؟ و به کجا می‌روم؟ ذهن او را به خود مشغول می‌نماید که باید به آنها پاسخ دهد.

احساس هویت شخصی در نوجوانان کم‌کم براساس همانند سازی‌های مختلف گذشته ی آنها تکوین می‌یابد. با ورود به دوره ی نوجوانی ارزش‌های گروه همسالان و همچنین ارزیابی‌های معلمان و سایر بزرگسالان نیز مطرح است و هر اندازه ارزش‌هایی که از طرف دوستان و همسالان ابراز می‌شود با ارزش‌های والدین و معلمان هم‌خوانی بیشتری داشته باشد به همان نسبت کار هویت‌یابی نوجوان آسان‌تر پیش می‌رود.

4- چگونگی ارضاء نیازهای جدید (جنسی):

رشد و نمو غدد داخلی و ترشحات هورمون‌های جنسی به نوجوان امکان برقراری روابط جنسی را می‌دهد و انگیزه و کشش جنسی نسبت به غیر هم‌جنس در او ایجاد می‌گردد و از طرفی نخستین برخورد نوجوان با جنس مخالف اغلب با ترس و پریشانی خاطر همراه است. جوان تازه بالغ جدید تمایلات قوی و نامعلومی را احساس می‌کند که او را از جلدش خارج کرده و بسوی جنس مخالف می‌کشاند. جهش‌های شدید محبت، عقب‌نشینی‌های توضیح ناپذیر و حرکات بدون دلیلی که او را آشفته می‌سازد.

نوجوان می‌‌خواهد این همه انرژی را که به وجود آمده و موجب هیجان او شده است را در جایی آزمایش نماید، اما در عین حال نگران عواقب آن است. او بیداری و رشد تمایلات جنسی را دارد ولی هدف ندارد و چون غریزه ی جنسی کاملاً زیرزمینی است، جهت‌یابی آن با کور مالی انجام می‌شود و در افراد محجوب و کمرو نوعی اضطراب و گیجی ایجاد می‌کند. در جوامعی که آموزش ارضاء صحیح غریزه ی جنسی و راه‌های کنترل آن برای نوجوان آموزش داده نمی‌شود، این مشکل مضاعف است و در این‌جاست که متاسفانه لغزش و سقوط در پرتگاه در کمین است.

5-  عدم کنترل بر رفتار و هیجانات ناشی از تغییرات جسمی و روانی دوران بلوغ:

به دلیل رشد سریع جسمی و تغییرات مشهود در اندام‌های بدن نوجوان در دوران بلوغ بعضی از رفتارهای هیجانی و عدم کنترل او طبیعی است. مثلاً جلو آمدن سرنوجوان به دلیل احساس بلندتر شدن گردنش، بزرگ شدن بینی و یا عدم کنترل در دست‌هایش برای جابجایی خصوصاً اشیاء ظریف از طرفی و عدم آگاهی و آموزش صحیح  او در مقابله با این مسایل از طرف دیگر او را از نظر روحی تحت تاثیر قرار داده به‌طوری که در خود احساس بی‌کفایتی و حقارت می‌نماید که همین امر موجبات اضطراب را در وی فراهم می‌آورد.

6- ترس از آینده:

با پیدایش نیازهای جدید در نوجوان و کشش به سوی ارضای نیازهای آنی و مقطعی، آینده را در ذهن نوجوان مبهم و دور از دسترس تصویر می‌نماید به طوری که حتی چگونگی تامین اقتصادی و تشکیل خانواده برای خود در آینده و ازدواج و تحصیلات عالی را قله‌هایی دور از دسترس می‌پندارد که دستیابی به آنها برای او بسیار دشوار و در بسیاری از موارد از محالات است که البته نقائص تربیتی و آموزشی در درون خانواده، مدرسه و جامعه و محرومیت‌های شدید مالی خانواده به شدت و عمق این مشکل نیز می‌افزاید.

7- دغدغه اقتصادی:

یکی از مهمترین مشکلات نوجوانی این است که فرد قبل از اینکه به بلوغ اقتصادی برسد به بلوغ جنسی رسیده است و از طرفی چون به دنبال استقلال و کسب هویت جدید برای خود نیز می‌باشد همیشه به فکر دستیابی زودتربه منافع اقتصادی است و در این ارتباط می‌بینیم نوجوانانی را که مدرسه و تحصیل را رها کرده و به دنبال شغل و کسب درآمد می‌باشند و این خصوصاً در جوامعی که ارزش‌های انسانی و معنوی جای خود را به ارزش‌های مادی داده و شخصیت افراد برحسب درآمد و پول آنها مورد ارزیابی قرار می‌گیرد بسیار مشهودتر است و در این ارتباط اوضاع و احوال‌اقتصادی- اجتماعی و بی‌ثباتی جامعه، جنگ، بیکاری، کمبود امکانات و فقر مالی خانواده از عوامل تشدید کننده ی مشکل محسوب می‌شوند.

8- تعارض بین خواسته‌های والدین و گروه همسالان:

در این دوران، نوجوان تحت تأثیر گروه همسالان می‌باشد و والدین را مرتبط به نسل گذشته می‌داند که نیازها و خواسته‌های عصر حاضر او را درک نمی‌کنند. لذا نوجوان خود را در این میان کاملاً گیج احساس می‌کند چون حاضر نیست که محبت والدین را هم از دست بدهد. در چنین مواقعی نوجوانان بعضاً همانند هنرپیشه‌ها نقش بازی می‌کنند تا از مقبولیت والدین و گروه همسالان، هر دو برخوردار شوند.

9- ترس و اضطراب:

ناتوانی در سازگاری با موقعیت‌های جدید موجب تشدید ترس و اضطراب در نوجوان می‌شود مانند: ترس از عدم موفقیت در امتحان یا مورد سرزنش قرار گرفتن در خانه و مدرسه، ترس از پذیرش مسئولیت و ارتباط با جنس مخالف یا مورد پذیرش دوستان واقع نشدن.

10- به هم ریختگی ارتباط با دیگران:

فشارهای روانی، عاطفی و اجتماعی در این دوران موجب می‌شود که نوجوان با خودش، با خانواده‌اش، با دوستانش و بطور کلی با همه رابطه‌اش بهم می‌خورد و احساس کوچک شمردن خود و حقارت می کند و حالت عصبی در او افزایش می‌یابد.

منبع:انجمن علمی و آموزشی مدرسین آموزش خانواده شهر تهران

http://farmhand.parsiblog.com/1412559.htm

...............

http://www.tebyan.net/Social/House_Family/Teenager_Youth/YouthCharacteristics/2007/5/20/41490.html

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

مشکلات نوجوانی و راهکارهای عملی والدین(1)

17راهکار برای مشکلات نوجوانان

مقاله قبل(10 مشکل  دوره ی نوجوانی)

در مقاله ی قبل به ذکر10مشکل در دوران نوجوانی پرداختیم.حال به17مورد که والدین برای مقابله با مشکلات نوجوانان باید مورد توجه قرار دهند می پردازیم.

1- شناخت شخصیت نوجوان:

ما والدین با شناخت ویژگی‌های دوره نوجوانی بسیاری از رفتارهای ناخوشایند آنان را غیرطبیعی نپنداریم که موجب بروز عکس‌العمل در ما شود و به تیرگی روابط با نوجوان نیانجامد.

2- استفاده از روش تغافل (نادیده گرفتن):

از موثرترین روش‌های تربیتی در این دوره «روش تغافل» است. یعنی مسائل و مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم که در او ایجاد وحشت نماید و یا او را به لحاظ رفتارهایش دائم باز خواست ننمائیم بلکه نوجوان بایستی همواره در حالت خوف و رجاء باشد.

3- ایفای نقش راهنمایی بجای دستوری:

در برخورد با مسائل نوجوان بهتر است از خودش کمک بگیریم یعنی این واقعیت را بداند که نخستین مسئول حلّ مشکل او، خودش است و برای حل آن باید اقدام نماید و ما والدین فقط وظیفه ی راهنمایی او را داریم که از عواقب تصمیم خودش مطلع شود.

4- آموزش:

مهمترین دلیل ترس و اضطراب از هر موضوعی جهل و ناآگاهی نسبت به آن موضوع می‌باشد که ضروری است برای کاهش ترس و اضطراب‌های نوجوانی آموزش‌های لازم در مورد بلوغ، دوست‌یابی، حل مساله، گذراندن اوقات فراغت، برنامه‌ریزی درسی و مواردی از این قبیل به نوجوان آموزش داده شود.

5- برقراری رابطه دوستانه و عاقلانه:

ما والدین با مراقبت دوستانه و عاقلانه خود احساس ایمنی و اطمینان را در وجود نوجوان ایجاد می‌کنیم.

6- اعتماد سازی:

باید بیاموزیم که چگونه حس اعتماد نوجوان را نسبت به خودمان جلب و جذب کنیم، چنانچه اعتماد میان نوجوان و والدین کمرنگ شود او برای حل مسائل خود به دیگران مراجعه می‌کند.

7- ارتباط کلامی مقدمه ارتباط عاطفی:

ما والدین با تنظیم ساعات کار خود و بسترسازی مناسب در منزل بایستی فرصت کافی برای «ارتباط‌های کلامی» با اعضای خانواده به ویژه نوجوان را فراهم آوریم چرا که ارتباط کلامی خود مقدمه «ارتباط عاطفی» است که نوجوان سخت به آن نیازمند است.

8- تاکید بر محبت و پرهیز از خشونت:

ارتباط با نوجوان اگر بر اساس عشق و علاقه و صمیمیت استوار باشد اعتماد به نفس را در او تامین و تضمین می‌نماید و اگر بافشار و خشونت همراه باشد ممکن است موجب اختلال عصبی و دشواری‌های روانی در او شود.

9- الگوهای رفتاری والدین:

نوجوان علاقمند است که والدین دارای شخصیتی مستحکم و با ثبات و پایدار باشند چون به اتکاء شخصیت و همانند سازی آنان نیازمند است و توجه والدین به الگوهای رفتاری خود مورد تاکید است.

10- پرهیز از مناقشات خانوادگی:

خانه بایستی محل آرامش و امن و مستحکمی برای اعضاء خانواده به ویژه نوجوان باشد و مناقشات و جرو بحث‌ها و دعواهای علنی والدین به آن لطمه نزند و بهانه گریز نوجوان از خانواده را فراهم نیاورد.

11- گوش دادن:

با نوجوان صحبت کنیم و به سخنان او با علاقه گوش فرا دهیم و بدانیم که خوب گوش کردن به حرف‌های نوجوان رمز ارتباط موثر با اوست.

12- تکیه بر نقاط قوت:

با مشاهده ی برخی ضعف‌ها، نوجوان را تحقیر و سرزنش و یا با دیگران مقایسه‌اش نکنیم بلکه بیشتر سعی نمائیم برای از بین بردن ضعف‌هایش  قوتش را تجلی بخشیم.

13- انتظار به اندازه:

با کسب شناخت همه جانبه از نوجوان به اندازه ی توان و ظرفیت وجودیش از وی انتظار داشته باشیم.

14- اجازه خطا کردن به‌ نوجوان بدهیم:

نوجوان بایستی بیاموزد که از مشکلات گریزان نباشد بلکه برای حل مشکلاتش به دنبال کشف راه حل باشد و این زمانی است که اجازه خطا کردن را به او بدهیم تا از خطا کردن احساس گناه نکند و بتواند فرصت یافتن راه حل را بیابد.

15-  مشورت با نوجوان:

نوجوان در اندیشه ی مستقل شدن است بنابراین نبایستی عقاید خود را بر او تحمیل کنیم بلکه بایستی او را  تحمل کرد و با مشورت گرفتن از او در امور خانه در کسب استقلال یاریش کنیم.

16- فعال بودن نقش پدر در تربیت نوجوان:

همان‌گونه که «مادر» نخستین گذرگاه کودک و نوجوان به زندگی اجتماعی است آنچه که بسیار مورد نیاز یک نوجوان است وجود «پدری» است که خانواه بتواند بر او تکیه کند. «پدری» که گرم، مهربان و پرشور باشد.

17- پذیرش بدون قید و شرط نوجوان:

نوجوان را همانطور که نشان می‌‌دهد بپذیریم نه ‌آن‌طور که در رویا و تخیل خود تصور می‌کنیم و بدانیم اگر نوجوان در خانواده مورد احترام قرار گیرد، یاد می‌گیرد خودش را آن‌طور که هست بپذیرد.

منبع:انجمن علمی و آموزشی مدرسین آموزش خانواده شهر تهران

http://www.daneshsara.net/family/47-younker/584------2.html

............

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=41530

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

آیا شما هم با نوجوانتان مشكل دارید؟

پای حرف پدران و مادران كه می نشینی اكثر آنها از مشكلات دختران و پسران جوان خود می گویند و به دنبال راه حلی هستند. با توجه به میزان بالای مشكلات نوجوانان و جوانان برای خانواده ها، بر آن شدیم شما پدران و مادران را با خصوصیات نوجوانان آشناتر سازیم تا براساس آن بتوانید میان خود و آنها رابطه ای سالم پایه ریزی كنید.

1- پسران و دختران نوجوان كه سن آنها تقریباً بین دوازده تا هجده سال است به طور طبیعی حالات و رفتار و خواسته ها و ارزش های كاملاً متفاوتی با بچه های كم سن و سالتر از خود دارند.این تفاوت ها را نباید نادیده گرفت و با نوجوانان مانند بچه های كوچكتر رفتاركرد، یا همان توقعات را از آنها  داشت. نوجوانان معمولاً كمتر از كودكان از پدر و مادراطاعت می كنند.

آنان، تمایل به استقلال و نشان دادن خود دارند. آزادی بیشتری می خواهند؛ تحت تأثیر دوستان همسن خود هستند؛ فرمان پدر و مادر را با كمی تأمل و وقت گذرانی اجرا می كنند؛ می خواهند دیگران برای آنها ارزش و احترام قائل شوند و به حرفها و نظراتشان توجه كنند. آنها هنوز به محبت و مهربانی پدر و مادر نیاز دارند و درعین حال نمی خواهند این نیاز به رخشان كشیده شود. دوست دارند طرف اعتماد دیگران باشند و بزرگ  و دانا محسوب شوند و با وجود این خصوصیات، در اعمال و رفتارشان اشتباه كاری و عدم تعادل و تردید و تزلزل مشاهده می شود. از سرزنش و تحقیر به خصوص در حضور دیگران و دوستان و بزرگترها بسیار ناراحت می شوند.

2- نوجوانان به لباس و كتاب ها ، وسائل ، ابزار كار ، لوازم مخصوص خود حساس هستند و دوست ندارند بی اطلاع و برخلاف میلشان كسی به آنها دست بزند یا جا به جایشان كند.

ممكن است گاهی در خورد و خوراك و خواب و حركات بدنی زیاده روی كنند و از حد اعتدال بیرون بروند. آنها در مورد تغییرات بدنی خود حساس هستند و در صورت بی اطلاعی از این تغییرات دچار نگرانی و اضطراب می شوند. آنان با مسائل و مشكلات دیگری نیز درگیرند كه جنبه اختصاصی دارد و پدران و مادران با دقت و مراقبت درحالات و رفتار فرزندانشان می توانند از آنها آگاهی یابند.

3- توجه به این خصوصیات و حالات كه معمولاً در همه نوجوانان كم و بیش به صورت های مختلف وجود دارد، بسیار ضروری و مهم است. هدایت و رعایت این حالات و مدارا كردن با نوجوانان تا زمانی كه آهسته آهسته به تعادل و آرامش لازم برسند، از وظایف مهم  پدران و مادران است. اگر این خصوصیات نادیده گرفته شود و اولیا بخواهند با نوجوانان مانند بچه های كوچكی كه كاملاً مطیع و فرمانبردار پدر و مادر هستند و حتی در مقابل تنبیه بدنی هم اعتراضی نمی كنند، رفتار كنند، برای آنها پذیرفتنی نیست و واكنش های شدیدی از خود نشان خواهند داد. ممكن است اعتراض خود را ظاهر نكنند ولی در درون آنان غوغایی بر پا خواهد شد كه تحمل آن را ندارند و به ناراحتی روانی و پرخاشگری دچار می شوند و یا هوای فرار از خانه به سرشان می زند. تشویق و تأیید كارهای خوب و شایسته ، بیش از تذكر و انتقاد از كارهای ناشایست نوجوانان مؤثراست و به تحكیم رفتارهای خوب آنها می انجامد.

4- پدران و مادران باید با نوجوانان مثل آدمهای بزرگ برخورد كنند و بكوشند به آنها كمك كنند. در مواردی هم كه اختلاف نظر وجود دارد، نباید با خشونت و سرسختی با آنان مقابله كرد بلكه باید با احترام به شخصیت آنان و ذكر دلایل و شواهد، تا حدودی كه خطر جدی تهدیدشان نمی كند، با عقاید و رفتارشان همراهی كرد و برای رفع خطر از آنان آماده كمك و هدایت بود.

5- باید از برخورد تند با نوجوانان خودداری كرد. علاقه آنان به كارها و سرگرمی های سالم را نباید نادیده گرفت.بهتراست بگذاریم زندگی را تجربه كنند و با آن درگیر شوند تا از این راه خود را بهتر بشناسند. نمی توان توقع داشت كه به همه ی حرف های بزرگترها توجه كنند و آنها را به كاربندند. آنان انسانهایی هستند با فهم و شعور و تمایلات و رغبت ها و توانایی های خاص خودشان.

نباید نوجوانان را به دنباله روی از خودمان یا دیگران عادت بدهیم و فرصت تفكر و حل مسائل را از آنها بگیریم. باید بگذاریم خودشان به انتخاب دست بزنند، كارشان را دنبال كنند و نتیجه بگیرند و در پایان، خوب و بد را تشخیص بدهند و قدرت تمیز آنها پرورش پیدا كند- البته با راهنمایی ها و مراقبت هایی كه در این گونه تجربیات، پدر و مادر یا دیگر مربیان در اختیار آنها قرار می دهند.

6- فرزندان شما در محیط خانواده به احساس امنیت و آرامش نیاز دارند.گرمی و محبت و صمیمیت و هماهنگی پدر و مادر در محیط خانواده موجب آرامش و تقویت غرور و اعتماد به نفس آنان خواهد شد. اما گفتگوهای پرخاشگرانه و اختلافات پدر و مادر به از بین رفتن آسایش و آرامش ذهنی نوجوانان می انجامد و آنان در محیطی خالی از محبت و امنیت احساس می كنند تكیه گاه های خود را از دست داده اند و در نتیجه از اعتماد به نفس و غرور و تحركشان كاسته می شود و در فعالیت های روزانه احساس ضعف می كنند و نمی توانند به راحتی و با آرامش با مسائل برخورد كنند. قدرت حافظه و خلاقیت و ابتكار و یادآوری آنها محدود می شود و با همسن و سالهای خود با ضعف و ناتوانی و بی اعتمادی به خود رو به رو می شوند.

پدران و مادران گرامی بهتر است سختگیری های غیرمنطقی و غیر ضروری را كنار بگذارند و با نوجوانان با ملایمت و مهربانی برخورد كنند؛ دوستی و علاقه خود را صادقانه به آنها نشان دهند؛ اشتباهاتشان را خیلی بزرگ و بخشش ناپذیر تصور نكنند؛ برایشان آن قدر ارزش قائل باشند كه مسائل و مشكلات زندگی خود را با آنها در میان بگذارند و نظر ایشان را در حل مسائل جویا شوند واز این طریق احساس مسئولیت نسبت به خانواده و مشكلات آن را در وجودشان تقویت كنند و مطمئن باشند كه قدرت تشخیص و همكاری در آنها زیاد است و برخی رفتارهای منفی دوران نوجوانی به تدریج برطرف خواهد شد.

http://www.tebyan.net/Social/House_Family/Teenager_Youth/ParentsRelationshipWithTeenagers/2004/7/17/7482.html

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

ماهیّت مشکلات نوجوانان

هر جامعه‌ای برای دستیابی به هدف‌های خویش مرزهائی برای عقاید و رفتارهای پسندیده و ناپسند انتخاب یا تعیین می‌کند و به وسیله قوانین جاری، آئین‌های دینی و اخلاقی و قواعد ‌گروهی و سازمانی بر آنها نظارت می‌کند این مرزها که از ارزش‌ها برمی‌خیزد هنجارها را نشان می‌دهند و در نهایت به تفکّر و رفتار آدمی نظم می‌دهند و آن را هدایت می‌کنند.

افراد نیز براساس هدف‌ها و نیازها (فردی و اجتماعی) آگاهانه یا نا آگاهانه و در ارتباط با شرایط محیطی، عقاید رفتارها، نقش‌ها، وظائفی بر عهده می‌گیرند و با دنیای اطراف خود پیوندی نسبی دارند که خود یک حالت تعادلی را نشان می‌‌دهد.

اگر عاملی این نقش‌ها و رفتارها را طوری تغییر دهد که تعادل فردی و اجتماعی او رامتغیرسازد می‌گوئیم مشکلی بوجود آمده است.

مشکل:پدیده‌ای را گویند که بر کارکرد فردی- اجتماعی شخصی و بر کارکرد گروه و یا جامعه معیّن اثر می‌گذارد و یا از آن متأثر می‌شود.با توجه به تعاریف فوق نوجوانان معمولاً دارای مشکلات ویژه‌ای هستند که این نوع مشکلات با مشکلات دوران کودکی و بزرگسالی تفاوت زیادی دارند بهمین جهت از دوران نوجوانی غالباً به عنوان دوره مشکل و نامتعادل و غیرقابل پیش‌بینی تعریف شده است. این تعریف می‌تواند دارای دو معنی باشد.

1- مطالعات علمی نشان می‌‌دهد که دوره نوجوانی دارای مشکلات بسیاری است که باید هم برای نوجوانان و هم برای گروه اجتماعی او حل و فصل شود تا نوجوان شاد و مطمئن به توانایی خود شود.

2- نوجوان برای معلمان، والدین و جامعه (بطور کلّی) مشکل آفرین است زیرا مشکلات نوجوان گسترده‌تر از مشکلات کودکان است و افراد بیشتری را متأثر می‌سازد.

از طرفی نوجوان برای خود نیز مشکل‌زا است زیرا در نقش جدید خود در زندگی کاملاً سازگاری نیافته و د



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




برچسب ها :