مقدمه‌ای بر رفتارشناسی نوجوانان(1)

مسئله‌ای که ممکن است، روزی برای هر پدر و مادری به‌ وجود آید این است که ببینند، فرزندشان دیگر آن کودک شیرین زبان و بازی‌گوش گذشته نیست.

خردسالی نیست که بتوان دست او را گرفت و قدم به قدم به سوی خوشبختی و آینده‌ای روشن، هدایت کرد. او اکنون، دوران کودکی را پشت سرگذاشته و قدم به دنیای پراز تشویش و نگرانی نوجوانی گذاشته است؛ دنیایی که در آن، احساس استقلال می‌کند. او می‌خواهد تنها خودش از پس تمام مسائل و مشکلات برآید.

اگر مادر، خواهان نظافت و پاکیزگی او باشد، انگار می‌خواهد کوهی را از جا بکند. اگر شوق داشته باشد که فرزندش به موقع تکالیفش را به پایان برساند، نوجوان همه درس‌هایش را برای آخرین ساعات باقی مانده از شب می‌گذارد. اگر از او بخواهیم که آرام و متین باشد، با همسایه‌ها دعوا می‌کند و بچه‌هایشان را کتک می‌زند و اگر به خوش رفتاری و ادب و نزاکت اهمیت بدهیم، او به عمد راه بی‌ادبی را انتخاب می‌کند.

والدین از اینکه می‌بینند فرزندشان ساعت‌های متوالی در رختخواب‌ دراز کشیده و چشم به سقف دوخته است تعجب می‌کنند. او که تا دیروز کودک سرحال و پرانرژی بود، چرا امروز به انسانی گیج و مبهوت تبدیل شده است؟ نوجوانی، یک دوره انتقال است، عبوری است پیوسته از یک مرحله به مرحله دیگر. این به آن معناست که آنچه در دوران کودکی واقع شده است، نشانه خود را روی آنچه که در زمان حال و آینده اتفاق می‌افتد، باقی می‌گذارد. کودکان در زمانی که از خردسالی به بزرگسالی می‌رسند، باید جنبه‌های کودکانه را کنار بگذارند. آنها باید سرمشق و الگوی رفتاری داشته باشند تا جانشین آن چیزهایی شود که ترک کرده‌اند. آنها باید الگوی مناسبی برای شکل‌گیری شخصیت فردی و اجتماعی داشته باشند. با آنها نباید مانند کودکان رفتار کرد و نیز از آنها نمی‌توان انتظار داشت که در مسئله و موضوعی که مربوط به سنین جوانی است، اطلاع داشته باشند. اگر نوجوان‌ ما، درباره مسئله‌ای فکر و پیشنهادی بدهد، باید به نظر او احترام گذاشت و نباید شخصیت او را با کلمات تحقیرآمیز، پایین آورد.

در جستجوی هویت

همه نوجوانان در جستجوی هویت هستند. در آینه به خود نگاه می‌کنند و می‌گویند: «به راستی من کیستم؟» از خویشتن، معنای واقعی خود را می‌پرسند. مطمئن نیستند که چه می‌خواهند، خود را سردرگم می‌یابند. گاهی احساس پوچی می‌کنند. قصد آزار و اذیت پدر و مادر خود را ندارند، اما رفتارهای ناخودآگاهی که از خود بروز می‌دهند، موجبات آزار دیگران را فراهم می‌کنند. با این همه، واقعیتی است که نوجوان چه بخواهد، چه نخواهد به کمک ما احتیاج دارد. به کمکی قطعی و عاقلانه. اریکسون در همین زمینه می‌گوید: «سؤالی که نوجوان درصدد است تا به طور روشن با آن مواجه شود این است که من کیستم؟ نقشی را که باید در جامعه ایفا نمایم چیست؟ آیا من یک کودک هستم یا بزرگسال؟ آیا من توانایی آن را دارم که روزی به عنوان همسر یا پدر باشم؟ آیا جدا از زمینه اجتماعی، احساس اعتماد به نفس دارم؟

یکی از راه‌هایی که نوجوان‌ها تلاش می‌کنند تا خود را مانند افراد بزرگسال نشان دهند این است که از موقعیت‌های ظاهری نظیر ماشین‌ها، لباس‌ها و سایر وضعیت‌های قابل مشاهده بهره گیرند. آنها امیدوارند در این راه افراد قابل توجه و جذایی به نظر برسند.

خیال پردازی

نوجوانان تمایل دارند به خود و سایرین آن‌ چنان بنگرند که دوست دارند. این مطلب به ویژه در مورد آرزوهای نوجوان صادق است. این آرزوهای غیرواقعی نه فقط درباره خودشان، بلکه همچنین در مورد بستگان و دوستان آنها نیز وجود دارد. این آرزوها در اوایل نوجوانی با توسعه عواطف همراه هستند.

با پیشرفت تجربه‌های شخصی و اجتماعی و افزایش قدرت تعقل، نوجوانان رشد یافته‌تر، به خود، خانواده، دوستان و زندگی به طور کلی واقع بینانه‌تر می‌نگرند. در نتیجه، آنها کمتر از ناامیدی و خیال ‌پردازی نامعقول رنج می‌برند و نسبت به سال‌هایی که کوچکتر بوده‌اند، با دنیای واقعی سازگاری بیشتری پیدا می‌کنند. این، یکی از موقعیت‌هایی است که آنها را در شادی‌های بیشتری که خاص نوجوانان رشد یافته‌تر است، مشارکت می‌‌دهد.

با ادامه دوره نوجوانی، دختران و پسران به‌طور یکسان، دچار آرزوهای طولانی می‌شوند. آرمان‌گرایی که از زندگی سبک‌بار، بی‌خیال و مجرد ناشی می‌شود و نوجوانان به تدریج خود را از آرمان‌ گرایی رها نموده و به موقعیت بزرگسالان نایل می‌شوند. احساس اینکه دوره نوجوانی از دوره بزرگسالی و مسائل مربوط به آن از قبیل نیازمندی‌ها و مسئولیت‌هایش، شادتر و با نشاط‌ تر است، تمایلی را به وجود می‌آورد که نوجوانی را به یک دوره فریبنده، شاد و سبکبار مبدل نماید.

تحمل بی‌قراری

دوران نوجوانی زمان مشکلی است. سال‌هائی که به خود به دیده تردید و شک می نگرد. دوران رنج کشیدن، سختی دیدن و دلسرد بودن از خود. نوجوان در این سن، احساسات ضد و نقیض دارد.

جرج شانزده ساله می‌گوید: «می‌خواهم کاری انجام دهم، عضلاتم را بیازمایم و قدرتم را احساس کنم. باید شخصاً و نه به صرف حرف دیگران، تلخی را از شیرینی تمیز دهم. تشنه تجربه‌ام. میخواهم جواب پرسش‌های زیاد خود را بیابم».

از زبان یک دختر شانزده ساله می‌شنویم: «هر روز از خودم می‌پرسم: چرا شخصی که می‌خواهم نیستم، آتشی مزاج و تندخو هستم، با خودم هم میانه خوبی ندارم. از نظر خودم فردی منطقی، گرم و پرحرارت هستم، اما از نظر معلمانم، چیز دیگری هستم. به عقیده آنها من سرد و نجوش هستم، با کسانی که با من خوب رفتار می‌کنند، مشکلی ندارم، اما با کسانی که فکر می‌کنند من متوجه هیچ‌چیز نیستم، اصلاً میانه خوبی ندارم.»

تظاهر به دانایی نکنید

اظهار فضل کردن و خود را از نوجوانان داناتر دانستن؛ این بدترین زجری است که نوجوان آن را با تمام وجود حس می‌کند.

نوجوانان بر این گمانند که احساساتشان منحصر به فرد است. نوجوانان دوست دارند که اطرافیانشان آن‌ها را موجوداتی استثنایی و خارق‌العاده بدانند.

وقتی کسی به آنها بگوید: «کاملاً احساساتت را درک می‌کنم» یا اینکه بگوید: «می‌فهمم که چه می‌گویی»، انگار بدترین توهین‌ها را به آنها کرده است. وقتی آنها خودشان را موجوداتی منحصر به فرد و عجیب بدانند، چه ناراحتی از این بیشترکه دیگران مدعی درک حال و روزشان شوند و آنها را ساده و بی‌آلایش توصیف کنند.

فهمیدن اینکه نوجوان چه موقع انتظار درک شدن و چه زمان انتظار درک نشدن دارد، وظیفه ظریفی است. واقعیت تلخی است که علیرغم همه دانایی‌ها نمی‌توانیم برای همیشه در نظر نوجوانان مدیر و همه چیزدان باشیم.

ادامه دارد ....

منبع:همشهری

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=31242

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

مقدمه ای بررفتار شناسی نوجوانان(2)

دوران سرکشی

درمقاله ی پیش خواندیم که:نوجوانی روزهای تغییر است.نوجوان دیگر کودک دیروز نیست . می خواهد مستقل باشد ، نافرمانی اش بیشتر شده ، خیال پردازی می کند ودر جستجوی هویت است.

تفاوت تحمل کردن با پذیرفتن

پدری از وضع ظاهر پسر نوجوانش انتقاد می‌کند، مادری می‌گوید: «دخترم به اندازه یک ملکه، لباس دارد و بسیار هم زیبا هستند، اما وقتی که آنها را می‌پوشد، تحمل دیدنش را ندارم.» سرکشی نوجوانان انواع و اقسامی دارد. مثلاً وقتی که دختر نوجوانی، به جای پوشیدن یک روپوش مناسب، هوس پوشیدن شلوار وصله‌دار به سرش می‌زند یا وقتی که پسر نوجوانمان به جای پوشیدن کفش راحت، دلش صندل می‌خواهد؛ این به جز سرکشی چه می‌تواند باشد؟

هر پدر و مادر خردمندی باید بداند که جنگ و جدل با نوجوان، مانند دست و پا زدن در دریای خروشان و طوفانی است. شناگر ماهر در برخورد با امواج متلاطم دریا، به جای تقلای بی‌حاصل، با حفظ آرامش، خود را روی امواج شناور می‌کند و آنقدر پایداری می‌کند، تا به نقطه‌ امنی برسد و به همین شکل، والدین هم باید در زندگی، در کمین جای پای محکم باشند.

چرا عیب‌جویی

بسیاری از پدران و مادران برای سرپوش گذاشتن بر عیوب خویش، به اصطلاح دست پیش می‌گیرند و برای آنکه جای حرفی نماند، از کامل بودن و بی‌عیب و نقص بودن خود دم می‌زنند و به‌طور دائم به مورد و بی‌مورد از رفتار نوجوانشان انتقاد می‌کنند و در مقام راهنمایی و نصیحت او حرف می‌زنند. این دسته از والدین، وظیفه خود می‌دانند که به صلاح فرزند، نقائص او را گوشزد کنند. متأسفانه این کار، هر چند صادقانه هم باشد، باز رابطه میان پدر و مادر و نوجوان را خراب می‌کند. کمتر کسی را پیدا می‌کنید که از ایراد و انتقاد، خوشش بیاید. برخورد نوجوان با حقیقت عریان عیوب شخصی‌اش، مهیب و ترساننده است. توجه بیش از حد، معادل زیر ذره‌بین گذاشتن اوست.

جدل بر سر عیب و ایراد و بر آن نامی گذاشتن بی‌فایده است. نوجوانی که اجباراً به قبول عیب و نقص خویش رضایت می‌‌دهد، علاقه‌‌ای به اصلاح خود پیدا نمی‌کند. وقتی عیب و نقص، ظاهر و مشخص است، وظیفه فوری ما این است که نوجوان را در برخورد با بحران موجود یاری دهیم. آنگاه در بلندمدت به اتکای تجربه و با اخلاق نیک، رفتارش را اصلاح کنیم و شخصیت تازه‌ای را در او به وجود آوریم.

هدف اصلی ما این است که او را در رسیدن به امکانات بالقوه انسانی‌اش کمک کنیم و برای رسیدن به این مقصود، برخورد متین و عاقلانه، بهتر از پرخاش و داد و فریاد، نتیجه می‌دهد.

استقلال بدهید

نوجوان وابستگی را دوست ندارد. پدر و مادرهایی که وابستگی فرزندان نوجوان خود را می‌خواهند، خواسته و ناخواسته، اسباب رنجش آنها را فراهم می‌کنند. نوجوان استقلال می‌خواهد. هر چه احساس خودکفائی او را بیشتر تقویت کنیم، از مخالفت او با خود می‌کاهیم. پدر و مادر با تدبیر، هر روز که می‌گذرد بیشتر به فرزند نوجوانشان استقلال می‌دهند. با دلسوزی و صمیمیت به تماشای بزرگ شدن فرزند خود می‌نشینند و از دخالت بیش از حد در کارهای او خودداری می‌کنند. پدر و مادر عاقل کسی است که با محبت و احترام به فرزند خود، امکان انتخاب و اعمال سلیقه می‌‌دهد. به زبانی صحبت می‌کند که استقلال فرزندش را تقویت کند: «انتخاب به عهده توست»، «خودت در باره‌اش تصمیم ‌بگیر»، «هر کدام را که تو انتخاب کنی، من قبول دارم».

کلمه «بله»ی پدر و مادر برای کودک راضی کننده است. اما نوجوان می‌خواهد، در شئونات زندگی و در آنچه بر زندگی‌اش اثر می‌گذارد، حرفی برای گفتن داشته باشد.

ضد و نقیض نگویید

صحبت‌های ضد و نقیض پدر و مادر، نوجوان را گیج می‌کند. مادری به پسر پانزده ساله‌اش می‌گوید: «بله، می‌توانی به میهمانی بروی، حتماً خوش خواهد گذشت. اما مرا می‌شناسی؛ وقتی بیرون هستی خوابم نمی‌برد، تا آمدنت بیدار می‌مانم.»

صحبت مادر، پسرش را در موقعیت غیرممکن قرار می‌‌دهد. به میهمانی برود یا نرود، اگر برود، نگران مادر است و در نتیجه، به او خوش نخواهد گذشت. در اصل گفته دو پهلوی مادر، پسر را گیج می‌کند.

مادر می‌تواند با صراحت از به میهمانی رفتن پسرش جلوگیری کند یا اینکه به او اجازه رفتن دهد، یا انتخاب را بر عهده خودش بگذارد.

وقتی «برنادا»ی چهارده ساله برای رفتن به میهمانی اجازه گرفت، مادرش به او گفت: «باید درباره‌اش فکر کنم. فردا صبح جواب قطعی‌ام را به تو می‌دهم. ساعت 9 از من بپرس.» مادر به درخواست دختر خود فکر کرد. درباره میهمانی مورد اشاره‌اش اطلاعاتی به دست آورد و با اطمینان خاطر اجازه داد که دخترش به میهمانی برود. به او گفت: «ظاهراً که میهمانی خوبی است، اگر بخواهی می‌توانی بروی.» بعد در انتخاب لباس هم به او کمک کرد و سرانجام برنادا، شاد و راضی روانه میهمانی شد.»

پیش‌بینی نکنید

بسیاری از والدین، از آن می‌ترسند که فرزند نوجوانشان، بالغ و عاقل نشود و دانسته و ندانسته بر سر هر بهانه، موضوع را با او در میان می‌گذارند: «تا صبح سروقت از خواب بیدار نشوی، شغلی پیدا نمی‌کنی.» «اگر کلمات را درست ننویسی، کسی استخدامت نمی‌کند، عملاً نشان می‌دهی که بی‌سواد هستی.»

اما با کمال تأسف، پدر و مادر با این پیش‌بینی‌ها به جایی نمی‌رسند. با این سیاست نمی‌توانیم نوجوان‌هایمان را برای آینده آماده کنیم. به جای پیش‌بینی‌های حساب نشده، چه بهتر که آنها را برای برخورد با مشکلات موجود، مسلح کنیم. نظر به اینکه نوجوان ما در سال‌های آینده با انواع و اقسام مشکلات روبرو می‌شود، بسیج او برای مقابله با مشکلاتی از قبیل بی‌مهری همسر، بی‌معرفتی دوست، خیانت، بدرفتاری معلم، مرگ اقوام یا دوستان و غیره کار دشواری است.

هشدار : برنامه‌ریزی برای برخورد با این قبیل مشکلات، کار بی‌مفهومی است. از صحبت‌هایی مثل: «ببین پسرم، مواظب باش، گاهی اوقات ممکن است در عشق شکست بخوری. بهتر است از همین حالا خودت را آماده‌ کنی.» و یا «تنها به یک دوست اکتفا کردن کار درستی نیست. ممکن است تنهایت بگذارد و دوست دیگری انتخاب کند. باید دوستان متعددی داشته باشی تا هرگز تنها نمانی» باید پرهیز کرد.هر نوجوان باید در برخورد با بحران‌های زندگی، راهی از آن خود بیابد. سکوت محبت‌آمیز ما بهترین حمایتی است که از او می‌کنیم. از پند و اندرز در اینجا کاری ساخته نیست. منطق و استدلال هم خریداری ندارد. گاه گوشزدهای ملایم را به حساب توهین شخصی می‌گذارند. قاعده‌ای است که هر نوجوان در سایه محبت و احترام والدین راهش را به تنهایی پیدا می‌کند. بالغ‌های با تدبیر مطمئن و خاطرجمع، شکیبایی بیشتری می‌کنند. به توصیف یک دختر 17 ساله از این نوع رفتار پدر و مادر توجه کنید:

«وقتی به گذشته فکر می‌کنم، می‌بینم با آنکه حضور داشتید، کار به خصوصی نمی‌کردید. مثل لنگرگاه که ساکت و خاموش در جایش ثابت ایستاده و آغوش همیشه بازش، انتظار مسافرین را می‌کشد.»

منبع:همشهری

http://farmhand.parsiblog.com/1412578.htm

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

الگوی نوجوان شما چه کسی است؟

"گروه همسالان" اصطلاحی است که روان شناسان برای توصیف افرادی که در یک سن خاص هستند ، به کار می برند. البته این اصطلاح بیشتر برای نوجوانان همسن و سال استفاده می شود. اصطلاح " فشار همسالان" نیز برای تأثیری که گروه دوستان همسن می تواند بر روی هر یک از اعضای جوان گروه بگذارد، به کار می رود. در کنار هم بودن و انجام کارهای مشترک برای نوجوانان امری کاملا عادی است که به تعلق آنها به گروه کمک می کند.

برای کودکی که به تدریج وارد سنین پر التهاب نوجوانی می شود، حضور در جمع دوستان و نفوذ آنها ، تدریجاً مهم و ارزشمند می شود و در بیشتر مواقع احساس می کند که ارزش و اهمیت آنها از پدر و مادرش – حتی یک پدر و مادر خوب – نیز بیشتر است.

اما پذیرفتن چنین چیزی برای پدر و مادرها بسیار سخت است. آنها تاکنون عادت داشته اند در مورد نحوه زندگی کودکشان تصمیم گیرنده اصلی باشند ولی این طبیعی است که جوانان و نوجوانان خود بخواهند درباره آینده شان تصمیم بگیرند. آنها آنچه را که از گروه دوستان اتخاذ شود خواهند پذیرفت: مثل مدل لباس، وضع ظاهری و نقطه نظرات آنها و اگر دوستان به یک گروه موسیقی علاقه مند باشند نوجوان شما هم آن گروه را دوست خواهد داشت؛ اگر دوستان تصمیم بگیرند که به عنوان مثال کفش ورزشی یکسان یا کت و کاپشنی مخصوص بپوشند نوجوان شما هم آن را خواهد پوشید و اگر چنین کفش یا لباسی نداشته باشد مصرانه از شما خواهد خواست که آن را برایش خریداری کنید. ستایش خوانندگان پاپ یا شخصیت های ورزشی به طور موقت بخشی کاملاً مشترک از دوران نوجوانی همه نوجوانان و همچنین قسمتی از تلاش آنها برای یافتن هویت بزرگسالی خود است.

برای اغلب نوجوانان هیچ چیز بدتر از آن نیست که همسن و سال هایشان متفاوت با آنها باشند یا این که در مقابل آنها احساس شرمندگی و سرافکندگی کنند. این موضوع فقط در مورد پوشش مصداق ندارد بلکه مسائل دیگری از قبیل موی بلند یا زیورآلاتی که استفاده می شود و... هم مصداق این اصل هستند. نوجوانتان از شما می خواهد به او اجازه دهید تا مانند بقیه باشد و یا بدتر از همه، ممکن است بدون اطلاع شما این کار را بکند.

کنار آمدن با فشار همسالان

سعی کنید بپذیرید که نوجوان شما مجبور است خودش را با گروه دوستانش تطبیق دهد و هرگونه اجباری مبنی بر متفاوت بودن با آنها باعث بروز غم بزرگی در او خواهد شد. ممکن است شما تشخیص دهید که فلان کفش یا فلان مدل مو مناسب نوجوانتان نیست اما مطمئناً شما نمی خواهید فرزندتان در برابر دوستانش سرافکنده و یا مسخره شود.

تا آنجا که امکان دارد به نوجوانتان اجازه دهید لباس یا فرم موی خود را خودش انتخاب کند حتی اگر انتخاب او مطابق سلیقه شما نباشد. اما تغییرات ماندگار مانند خالکوبی یا جراحی های زیبایی غیر ضروری ، مقوله دیگری هستند.

پس از تغییر مد، این تغییرات به راحتی از از بین نمی روند. بنابراین به نوجوانتان بگویید که این کارها با تراشیدن سر یا رنگ کردن مو فرق دارد و نیازمند دقت بیشتری است. اگر او پذیرفت که از چنین مدهایی پیروی نکند که هیچ وگرنه شما این حق را دارید که به عنوان پدر و مادر بر انجام ندادن کاری توسط فرزند نوجوانتان اصرار بورزید.

فراموش نکنید نوجوانان هنوز هم نیازمند آن هستند که والدینشان حد و مرزهایی برایشان تعیین نمایند.

شرکت در کارهای خانه

اگر کودکان در سنین قبل از نوجوانی عادت داشته باشند که در امور روزانه خانه به سایر اعضای خانواده کمک کنند احتمال این که در نوجوانی با مشکلات هم سن و سال های خود، روبرو شوند کمتر است.

با این حال طبیعت نوجوانی اقتضا می کند که از زیر انجام کارها شانه خالی کند و حتی از انجام دستورات بزرگترها سرباز زند. پس در مورد نوع کارهایی که نوجوانتان می تواند در خانه انجام دهد با او مشورت و گفت و گو کنید. یک پسر نوجوان ممکن است به انجام برخی کارها مثل وجین کردن باغچه رضایت دهد. اما از شستن ظرف ها متنفر است. یک دختر نوجوان نیز امکان دارد برخی کارها ( مثل انجام خرید خانه ) را بپذیرد اما در برابر تقاضای شما برای نگهداری از بچه های کوچکتر در خانه، ایستادگی خواهد کرد. همچنین اگر از نوجوانتان بخواهید کاری را در زمانی که او مایل است و به شیوه ای که خودش پیشنهاد می کند انجام دهد، نتیجه مناسبتری خواهید گرفت. ممکن است چنین چیزی باعث عصبانیت یا ناراحتی شما شود اما اگر می خواهید فرزندتان کاری را همین الان و طبق خواست شما انجام دهد مطمئن باشید دفعه بعد او اصلاً این کار را تکرار نمی کند و خود را کنار خواهد کشید. همچنین برای مثمر ثمر بودن بهتر است با کمی خونسردی خواسته خود را مطرح کنید و پس از پایان کار هم یادتان باشد که از او به خاطر زحمتی که کشیده تشکر نمایید.

شلختگی و بی نظمی

یکی از مشکلات پدر و مادرها ، نوجوانان شلختگی آنها است. والدین از این که می بینند مثلاً روپوش مدرسه کف هال افتاده یا حوله حمام همان طور خیس ، کنار درِ دستشویی یا حمام روی زمین رها شده یا فنجان چایی – که از شدت بی توجهی کپک زده - در گوشه اتاق فرزندشان روی زمین افتاده است، به شدت عصبانی می شوند.

بهتر است ابتدا به یاد دوران نوجوانی خودتان بیافتید. به احتمال زیاد به یاد خواهید آورد که در آن دوران، نظم و ترتیب اهمیت زیادی در زندگی شما نداشته است. حقیقت این است که نوجوانان نمی خواهند با شلختگی های خود شما را آزار دهند. گرچه ممکن است باور این حقیقت سخت باشد. در واقع علت اصلی این آشفتگی و شلختگی این است که ذهن و فکر آنها جای دیگری است. یک نوجوان اسرار زیادی دارد و به همان مقدار هم از نگرانی و اضطراب زیادی برخوردار است و پس مانده انرژی احساس اش آنقدر نیست که بتواند در مورد رفتار روزانه اش به قدر کافی دقت کند که مثلاً جوراب کثیفش را در ماشین لباسشویی بگذارد و یا وقتی جوراب تمیز پیدا نکرد پدر مادرش را مقصر نداند و به آنها پرخاش نکند.

معمولاً پدر و مادرها از راه های مختلفی با این مشکل نوجوانان کنار می آیند ؛ برای برخی از آنها مرتب کردن وسایل مربوط به نوجوانشان مسأله ای نیست و آن را دنباله همان مراقبت زمان کودکی می دانند که تاکنون با رضایت خاطر انجام داده اند. پدر و مادرهای دیگر سعی می کنند فرزندان جوانشان را به اطاعت دستورات و پذیرش مسئولیت بیشتر وادار کنند. صرف نظر از این که کدامیک از این دو دیدگاه و دو راهکار درست و کدامیک غلط است ، شکی نیست که والدین نوع اول، مشاجره و درگیری کمتری با فرزندشان دارند، اگر شما تصمیم داشته باشید که نظم و ترتیب را به نوجوانتان بیاموزید باید بدانید که بهترین راه آن است که به آنها اجازه دهید نتایج طبیعی این نظم و ترتیب را تجربه کنند. در نتیجه آنها به سرعت درک خواهند کرد که در آشفتگی و به هم ریختگی نمی توانند وسایلشان را پیدا کنند. آیا یک لباس کثیف می تواند خودش را به ماشین لباسشویی برساند؟ اما با کمال تأسف باید گفت این به آن معنا نیست که نوجوانان وقتی می بینند والدینشان وسائل آنها را مرتب کرده اند از آنها تشکر می کنند و عهد می بندند که شیوه خود را تغییر دهند، بلکه این احتمال بیشتر است که آنها از کوره در رفته و با شما که اتاقشان را تمیز و مرتب کرده اید تندی کنند.

مشکل دیگر وقتی بروز می کند که پدر و مادر به عنوان حد و مرز، تمیزی اتاق فرزند نوجوانشان را به او تحمیل کنند. عاقلانه ترین راه این است که بپذیرید آنجا محلی خصوصی برای اوست و وی حق دارد هر طور که مایلد آنجا را اداره کند. تا زمانی که در اتاق بسته است نباید نگرانی داشته باشید. اگر بقیه خانه مرتب و تمیز باشد نوجوان هم تصمیم می گیرد که حداقل هر از گاهی اتاقش را تمیز کند. در عین حال شما هنوز هم می توانید از او بخواهید که قسمت های دیگر خانه را که همه اعضای خانواده در آن سهم مساوی دارند، آشفته و به هم ریخته نکند.

عزت نفس

در بخشی از دوران نوجوانی ، شخص نوجوان حساسیت شدیدی به ظاهر خود پیدا می کند: تغییرات ظاهری بدن، روییدن موهای زائد و جوش های متعدد پوستی ؛ تعجبی ندارد که او وقت زیادی را جلوی آینه صرف کند! اگر یک فرد جوان با این تغییراتی که در خود می بیند خوشحال نشود – که عده بسیار کمی از این وضعیت راضی هستند – اعتماد به نفس او ضربه خواهد خورد.

والدین باید تلاش کنند از مسخره کردن ظاهر نوجوانشان خودداری کنند حتی اگر منظوری جز شوخی با او نداشته باشند. زیرا همین طعنه ها و حرف ها باعث می شود که او آنها را به دل بگیرد و عمیقاً سرخورده شود. همچنین اشتباه است که به آنچه نوجوانتان اهمیت می دهد – هر چند آن چیز برای شما احمقانه باشد – بی اهمیتی نشان دهید. ممکن است او معتقد باشد که باید بینی اش را جراحی پلاستیک کند، در حالی که از نظر دیگران بینی او هیچ ایرادی ندارد. شما می توانید همین نکته را به او متذکر شوید و سعی کنید توضیح دهید که جزئیاتی که ما در مورد خودمان به آنها توجه می کنیم، به ندرت مورد توجه سایرین قرار می گیرد. اما اگر صورت فرزندتان به شکل وحشتناکی پر از جوش های غرور جوانی شود، واضح است که اعتماد به نفس او متزلزل می گردد اما پزشک خانوادگی شما می تواند برای او نسخه ای تجویز کند و این جوش ها را از بین ببرد.

مسلم است که نوجوان می تواند احساس بهتری نسبت به خودش داشته باشد – و ایضاً اعتماد به نفس بالاتر – که بهتر بتواند با مشکلات موقت دوران نوجوانی کنار بیاید.

توصیه های کلیدی

* برای نوجوانان توضیح دهید که هر نوجوانی نگران ظاهر خودش است و عده کمی وجود دارند که کاملاً از خودشان راضی باشند. با او از خاطره های دوران نوجوانی خودتان و نگرانی های مشابهی که داشتید صحبت کنید (مثل جوش صورت) و بگویید که اکنون از آن مشکلات هیچ اثری باقی نمانده و نگرانی شما کاملاً بی مورد بوده است.

* به تمجیدهای خود از ظاهر او ادامه دهید. این که به عنوان مثال بگویید: « ظاهر تو کامل و بی عیب به نظر می رسد » اما در عین حال کنترل این تعریف ها را هم در دست داشته باشید. طبق توصیه قدیمی ها: « اگر حرف خوبی برای گفتن نداری، ساکت باش! »

* از انگ زدن به نوجوانتان خودداری کنید اظهاراتی از قبیل: « هیچوقت آن طور که از تو می خواهم کاری را انجام نمی دهی» یا « تو همیشه مرا عصبانی می کنی » ممکن است چنین احساسی را برای یک نوجوان پدید آورد که سعی و کوشش او هیچ ارزشی ندارد.

* بخشی از نوجوانی، چالش با عقاید والدین است. بسیاری از نوجوانان آماده اند که مشاجره را انتخاب کنند و در برابر مسائلی که می داند نظر والدینشان نسبت به آنها تغییر ناپذیر است، سرزنش و توبیخ شوند. ممکن است که به نظر شما آنها فردی ساده لوح و بی تجربه به نظر برسند اما مهم این است که شما به تله ای نیافتید که با استفاده از این فرصت و این احساس، با به رخ کشیدن دانش و مهارت بالاتر خود او را تحقیر کنید. والدین عاقل مراقب اند که با سخنانی مثل « من می دانم تو چه نظری داری و آن را قبول دارم » دم به این تله ندهند.

* به



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




برچسب ها :