نقش خانواده در پیشگیری از انحرافات اجتماعی فرزندان

● نويسنده: ایوب - بنی هاشمی

● منبع: خبرگزاری - بسیج  - تاريخ شمسی نشر 12/10/1388

امروزه آسیب های اجتماعی به عنوان یك تهدید جدی سلامت كودكان و نوجوانان وجوانان را با خطر مواجه ساخته است. رشد شهرنشینی، پیدایش جامعه توده وار یا گسترده، برخورد و تضاد میان هنجارها، از هم پاشیدگی روابط متقابل بین افراد، تأثیر گروه همسال و... توجه به آسیب های اجتماعی را امری اجتناب ناپذیر ساخته است. اگرچه آسیب های اجتماعی می تواند بسیار گسترده باشد لیكن می توان مسائلی از قبیل اعتیاد، فرار از خانه، خشونت، انزوای اجتماعی، ناهنجاری های رفتاری، سرقت و كودك آزاری را از جمله نتایج آسیب های اجتماعی عصر حاضر تلقی كرد.

در این بخش به اجمال، عوامل مؤثر در ایجاد آسیب های اجتماعی و نقش خانواده در پیشگیری از آنها را مورد بررسی قرار می دهیم.

عوامل مؤثر در ایجاد آسیب های اجتماعی

مطالعات انجام شده در ارتباط با آسیب های اجتماعی، عوامل زیر را منشاء بسیاری از انحرافات اجتماعی قلمداد نموده اند. در این بخش هر یك از عوامل به اجمال مورد بررسی قرار می گیرد.

1 - نابرابری های اقتصادی و اجتماعی: اختلافات طبقاتی هر جامعه، افراد را در موقعیت هایی قرار می دهند كه نمی توانند نقش های اجتماعی مناسب خود را بیابند و موجب اختلاف در هنجارهای اجتماعی می شود. در نتیجه، ستیزه هنجارهای اجتماعی، تفاوت معیارها را به وجود می آورد و عدم تعهد به معیارها و تردید در اصالت آنها، عدم پایبندی به قوانین را ایجاد می كند كه این به نوبه خود تضادهای اجتماعی را افزایش می دهد. درون این تضاد، كشش به سمت انحرافات اجتماعی وجود دارد.

2 - رفاه اقتصادی خانواده: در خانواده هایی كه رفاه و درآمد اقتصادی زیاد است، روابط انسانی بر اثر كثرت كار و یا سرگرمی ضعیف تر می گردد. ضعف روابط انسانی به نوبه خود عامل مساعدی برای كشش به سوی انحرافات اجتماعی است. امروزه والدین و فرزندان نسبت به هم احساس و عاطفه گذشته را ندارند، چون با یكدیگر تماس و ارتباط كمتری دارند و از طرف دیگر افرادی كه درآمد بیشتر از حد دارند، موقعیت و زمینه مساعدتری برای تفریحات متنوع در داخل و یا خارج از كشور را دارند و بدیهی است كه این قبیل امكانات برای مصرف و فروش مواد مخدر زمینه بسیار مساعدی است.

3 - فقر مادی خانواده: در مطالعات علمی نشان داده شده است كه فقر مبنا و اساس انحرافات اجتماعی است. از آن جایی كه بیشتر مجرمین، معتادین به مواد مخدر و الكل، مبتلایان به امراض روانی و اشخاصی كه اقدام به خودكشی می نمایند، از طبقات پایین اجتماعی بوده اند در عصر حاضر از فقر به عنوان عامل عمده انحرافات اخلاقی یاد شده است. ارتكاب جرائم طبقات فقیر از شكافی كه بین خواسته های جوانان آن طبقه با آن چه كه در دسترس آنهاست، سرچشمه می گیرد. عمده ترین علت انحرافات اخلاقی طبقه فقیر نتیجه فشارهای حاصله از شكست در رسیدن به هدف های معین است.

4 - بیكاری: بیكاری به عنوان یك مسئله اجتماعی زمینه مساعدی برای انحرافات اجتماعی است. افراد بیكار بیشترین اوقات خود را در اماكن عمومی از جمله پارك ها می گذرانند و این گونه اماكن، بهترین و مناسبت ترین مكان برای كشش به سمت انحرافات اجتماعی از جمله اعتیاد است.

5 - رشد صنعت و پیشرفت تكنولوژی: اگر در جامعه ای رشد صنعت به سرعت افزایش یابد و درآمد ناشی از آن صنعت به طور عادلانه توزیع نگردد، امكان وقوع سه اتفاق وجود دارد:

اولاً: كاركنان برای اداره زندگی خود مجبور می شوند ساعات بیشتری را به كار مشغول شوند و این به نوبه خود موجب خستگی جسمی و روحی در افراد می شود.

ثانیاً: مشكل ترافیك در شهرهای بزرگ منجر به خستگی ناشی از كار در افراد شده در نتیجه والدین قدرت تربیت و سرپرستی فرزندانشان را نخواهند داشت و بی توجهی نسبت به پرورش كودكان و نوجوانان به گرایش آنان به سمت انحرافات اجتماعی از قبیل اعتیاد، سرقت و... كمك خواهد كرد.

ثالثاً: رشد شهرها باعث افزایش فاصله و شكاف طبقاتی شده و این خود به خود باعث می شود برقراری ارتباط با دوستان و خویشاوندان كمتر شده و زمینه برای ایجاد انحرافات اجتماعی فراهم شود.

6 - ستیزه والدین: اختلافات زناشویی و نزاع بین پدر و مادر باعث می شود محیط خانواده برای تربیت فرزندان، ناامن و نامناسب شود. وقتی خانواده، كانون و محیط مناسبی برای زندگی نباشد، انسان سعی می كند بیشترین اوقات خود را در خارج از خانواده بگذراند و این كار ارتباط او را با دیگرانی كه چون شكارچیان ماهری به دنبال شكار می گردند، زیاد می كند و آنها پس از شناخت مشكل شخص در نقش انسانی دلسوز ظاهر شده و برای فرار از این واقعیت تلخ، فرد را به سوی اعتیاد و دیگر انحرافات اجتماعی فرا می خواند. هر چقدر ستیزه های خانوادگی بیشتر باشد، احتمال كشش به طرف انحرافات اجتماعی بیشتر است.

7 - شیوه های تربیتی والدین: مطالعات و تحقیقات نشان می دهد كه رفتارهای كودكان و نوجوانان با شیوه های تربیتی والدین رابطه مستقیم و تنگاتنگ دارد. شیوه های تربیتی والدین می بایست با سطح نیازها و خواسته های مختلف فرزندان و همچنین با متدهای تربیتی صحیح اسلامی هماهنگ باشد. چنانچه والدین از شیوه های تربیتی مبتنی بر اصول اعتقادی و مذهبی استفاده نمایند، نتیجه مطلوب در رفتار فرزندان منعكس خواهد شد.

8 - عدم آگاهی و بینش صحیح والدین: مطالعات نشان می دهد كسانی كه محروم از تحصیلات بوده و بینش صحیح نسبت به جامعه، تربیت و... نداشته باشند، امكان فریب خوردن و انعطاف پذیری آنها برای ارتكاب به كارهای انحرافی و برخلاف قانون بیشتر است. چون تخصص و آگاهی ندارند، نمی توانند از طریق عادی، زندگی خود را تأمین كنند و به همین دلیل است كه جامعه شناسی یكی از راه های پیشگیری از جرائم را عدالت آموزشی می داند.

راهكارهاى مؤثر به منظور پیشگیرى از اعتیاد

راهكارهاى مؤثر كه والدین مى توانند به منظور پیشگیرى از اعتیاد جوانان و نوجوانان به مصرف مواد مخدر به كار بندند، عبارت اند از:

1 - معیارهاى «خوب بودن» و «بد بودن» را به فرزندان شان یاد بدهند.

ارزش هاى پسندیده اخلاقى، رفتارهاى مناسب اجتماعى، انتظارات جامعه از یك نوجوان مسئول، اهمیت رشد و بالندگى نوجوان براى پیشرفت اجتماعى كه در آن زندگى مى كند و... را به آنها بیاموزند.

2 – به نوجوانان بیاموزیددر برابر اجراى مقررات و قوانین حاكم بر خانه، مدرسه و اجتماع، جدى، مسئول و هوشیار باشند.

رعایت آئین نامه هاى انضباطى و ضوابط و قوانین مدونى كه در مدارس اجرا مى شوند، مى تواند مانعى بر بسیارى از كجروى هاى اجتماعى شوند. اهمیت به نظم و انضباط، داشتن رفتارهاى موجه، شیوه تفكر سالم و... از نكات ارزشمندى است كه مى توان به نوجوانان و جوانان یاد داد. آنها باید بدانند كه هرگونه دسترسى به مواد مخدر چه جرایمى به دنبال دارد و چه مجازات هایى را باید متحمل شوند.

3 -سعى كنید الگوى رفتارى خوبى براى فرزندان نوجوان خود باشید.

او همواره نظاره گر اعمال و رفتارهاى شماست. والدینى كه خود، سیگار مى كشند یا در مصرف داروهاى مسكن و خواب آور افراط مى كنند یا نگرش و دیدگاه شفاف و مشخصى در برابر مصرف مواد مخدر به فرزندان شان ارائه نمى كنند، راه را براى انحراف و تصمیم گیرى هاى نامناسب جوانان هموار مى سازند. به اختلاف بین حرف و عمل خود آگاه باشید. نوجوانان به این تناقضات بسیار حساس هستند و به راحتى ارزش ها و عقایدشان را زیر پا خواهند گذاشت.

4 -عزت نفس، خویشتن دارى و اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت كنید.

فرصت ها و موقعیت هایى براى فرزند نوجوانتان پیش آورید تا او بتواند پیروزمندانه به اهدافش برسد. او را به دلیل توانایى ها و استعدادهایش تشویق و حمایت كنید. این كار به او كمك مى كند تا احساس خوبى نسبت به خودش پیدا كند. برداشت هاى جوان نسبت به توانایى ها و استعدادهایش مهمترین تأثیر را بر عزت نفس او مى گذارند. هنگامى كه والدین درمى یابند تجربه هاى دشوار زندگى، اعتماد به نفس و خویشتن دارى نوجوان شان را تحت تأثیر قرار داده است، باید به او كمك كنند تا با انتخاب راه و مسیر درست زندگى، خود را از انحطاط، تسلیم و بى ارزشى نجات دهد.

5 - ارتباط مؤثر و صمیمانه اى با نوجوان (یا جوان) برقرار كنید.

گوش دادن به صحبت هاى او، حمایت از رفتارهاى مثبت، پسندیده و سالم، توجه كردن به احساسات و عواطف او و پذیرش بى قید و شرط جوانان و نوجوانان به آنها كمك مى كند تا با ایجاد رابطه اى نزدیك و صمیمانه با والدین خود درصدد مقابله با بحران هاى زندگى برآیند. دیدگاه ها و اعتقادتان را با صبورى و انعطاف پذیرى به جوانان بیاموزید. اجازه دهید تا با بحث و گفت وگو احساس مسئولیت، ارزشمندى و خودكارآمدى در آنها رشد یابد. در دوران نوجوانى، فرزندان ما دست به شناخت، ماجراجویى، كنجكاوى و خطر كردن مى زنند، در این جا وظیفه والدین و مربیان است كه سعى كنند با گزینش روش هاى معقول و سنجیده راه رسیدن به استقلال فردى و رشد اجتماعى را براى آنها روشن سازند.

6 - فرصت هایى براى او ایجاد كنید تا مسئولانه درباره كارهاى روزانه خودش تصمیم گیرى كند.

به او یاد بدهید كه چگونه با افراد دیگر اجتماع ارتباط برقرار كند. مثلاً زمانى كه تنها در جمعى حضور دارد، چه باید بگوید، چه كار باید بكند و... در نظر داشته باشید اگر او فرد شلخته و بى بندوبارى نباشد، در مقابل تعارف دوستانش براى سیگار كشیدن و... مطیع نخواهد شد. هر اندازه كه تأثیر دوستان و همسالان جوان بر او زیاد شود، نقش والدین و راهنمایانش براى هدایت او كم رنگ تر خواهد شد. هر اندازه والدین، جوان را به حال خود واگذارند، او را در برابر محیط و اجتماع آسیب پذیرتر ساخته اند و بعدها براى این تسلیم باید بهاى سنگین ترى بپردازند. والدین باید با درك تأثیر همسالان بر فرزندشان آنان را براى مقابله با فشارها و تحریكات موجود آماده كنند. توان «نه گفتن» و داشتن رفتارى مستقلانه و صحیح را در آنان باید تشویق و تمجید كرد. باید به جوان یاد داد كه «نه گفتن» او دلیل بر احترام او به خودش است. از آنها بخواهید كه به هنگام احساس خطر، قدرت ترك محل را داشته باشند.

7 - نسبت به احساس افسردگى، بى حوصلگى و انزواطلبى فرزند نوجوان تان حساس و هوشیار باشید.

نوجوانى كه دچار افكار پریشان و مأیوس كننده مى شود، قابل تأمل و بررسى است، زیرا او اساساً پیامدهاى رفتارى خودش را نمى داند. افسردگى براى این گروه از نوجوانان ممكن است زمینه ساز بسیارى از آسیب هاى اجتماعى مثل روى آوردن به سیگار، مواد مخدر، اعتیاد، فحشاء، بزهكارى و... شود. والدین باید رفتارها و عادات فرزندان نوجوان شان را كه احتمال مى دهند به دلایلى منجر به افسردگى در آنان شود، مد نظر داشته باشند.

8 - واقعیت هاى اجتماع را به فرزند نوجوان (یا جوان) تان گوشزد كنید.

گروهى از والدین تصور مى كنند با مطرح نكردن مشكلات گوناگون جامعه و سرپوش گذاشتن بر حقایق تلخ زندگى، روش مناسبى براى حمایت از فرزندشان انتخاب مى كنند. در حالى كه آنان نیاز دارند تا اطلاعات صحیحى در باره مسائل جامعه اى كه در آن زندگى مى كنند، داشته باشند و در این زمینه بهترین راهكار آن است كه پدر و مادر سعى كنند با یافتن منابع و مدارك علمى و موثق، اطلاعات و دانسته هاى خانواده شان را ارتقا دهند و راهنماى معتمدى براى فرزندان شان باشند. هدایت سالم والدین و مربیان دلسوز، بسیار ارزشمندتر از دوستى هاى بحران زا و دشوار است.

به طور خلاصه آن چه والدین مى توانند درباره مواد مخدر به نوجوان شان بیاموزند، مى تواند در زمینه پزشكى (آسیب هاى بدنى ناشى از مصرف مواد مثل ابتلا به ایدز، هپاتیت و انواع بیمارهاى قابل انتقال از طریق تزریق) یا روان شناختى (آسیب هاى رفتارى ناشى از مصرف مواد مثل بزهكارى، فحشاء، جنایت و...) و یا حتى عواقب قانونى دستگیر شدن همراه با مواد مخدر و مسائل قضایى متعاقب آن باشد. آنها باید از همان ابتدا «مواد» را نپذیرند؛ آنها باید چنان تعلیم ببینند كه اساساً هیچ گرایشى به مواد مخدر پیدا نكنند و با قاطعیت تمام، دست رد به سینه دوستان و افراد ناباب جامعه بزنند. جوانان و نوجوانان مى توانند با استفاده از یادگیرى مهارت هاى زندگى و شیوه هاى حل مشكلات، راه هاى مقاومت و استقامت در برابر مصرف مواد را بیاموزند. منظور از مهارت هاى زندگى، مهارت هایى است كه:

-نوجوان را براى ورود به اجتماع و زندگى جمعى آماده مى سازند.

- كودك و نوجوان در كنار آموزش علوم و فنون مختلف مى آموزد تا بتواند شناخت درستى نسبت به خود، سایر افراد و محیط برقرار سازد و به حل مشكلات خود و اجتماعش كمك كند.

-موجب پرورش استعدادها و توانایى هاى نوجوان مى شوند تا او بتواند با چالش ها و مشكلات زندگى روزمره مقابله كند.

بالاخره آن كه مهارت هاى زندگى عبارت اند از مهارت حل مسئله، مهارت تصمیم گیرى مناسب، مهارت برقرارى روابط اجتماعى با دیگران، اعتماد به نفس براى ورود به اجتماع، شناخت خطرات گوناگون، مهارت تفكر انتقادى، نوعدوستى و همدلى، شناخت هویت ملى خود، احترام به حقوق افراد، توانایى «نه» گفتن به خواسته هاى غلط دیگران، شناخت خود و استعدادهاى خود، انتخاب هدف هاى واقع بینانه براى زندگى، داشتن تفكر خلاق، روحیه استقلال طلبى و مسئولیت پذیرى، روش حل اختلاف، داشتن نگرشى مثبت به زندگى و....

نگرش ها و عاداتى كه بچه ها در دوران كودكى از پدر و مادر خود مى آموزند، پایه و بنیانى براى بسیارى از تصمیم گیرى هاى آینده آنان خواهد بود. اغلب نوجوانان ۱۳- ۱۲ ساله شاید هنوز آمادگى پذیرش خطرات و مضرات ناشى از اعتیاد را نداشته باشند، اما به راحتى مى توانند درس هاى ساده اى درباره نحوه تصمیم گیرى صحیح، اطاعت از قوانین و مقررات خانه و مدرسه (اجتماع)، نحوه حل مسائل و مشكلات روزانه، مسئولیت پذیرى و تقویت خودپنداره شان یاد بگیرند. به عنوان پدر و مادرى آگاه به مسائل و مشكلات نوجوانان، همواره محبت كردن به آنان را باید به خاطر داشت، آنها باید دریابند كه مى توانند به پدر و مادر خود اعتماد كنند و نگرانى ها و تشویش هاى شان را در زندگى- هر چه كه باشد- با آنها در میان گذارند. نتایجى كه طى پژوهش هاى گوناگونى به دست آمده است نشان مى دهد، نوجوانانى كه از بودن در خانواده شان احساس رضایت و خشنودى داشته اند و روابط صمیمى و گرمى بین اعضاى خانواده وجود داشته است، كمتر به دنبال سیگار، الكل و انواع مخدرها بوده اند. این یافته ها نشان مى دهند كه قشر وسیعى از خانواده ها مى توانند با برقرارى روابط سالم بین اعضاى خود و آموزش هاى صحیح و زودهنگام فرزندان خود، آنان را از ابتلا به بسیارى از معضلات و گرفتارى هاى گوناگون اجتماعى نجات دهند. هیچ گاه نقش خودتان را بر افكار، اندیشه ها و آینده قشر جوان جامعه دست كم نگیرید.

نقش گروه همسالان در بازدارندگی

گروه همسالان" اصطلاحی است که روان شناسان برای توصیف افرادی که در یک سن خاص هستند، به کار می برند. البته این اصطلاح بیشتر برای نوجوانان همسن و سال استفاده می شود. اصطلاح " فشار همسالان" نیز برای تأثیری که گروه دوستان همسن می تواند بر روی هر یک از اعضای جوان گروه بگذارد، به کار می رود. در کنار هم بودن و انجام کارهای مشترک برای نوجوانان امری کاملا عادی است که به تعلق آنها به گروه کمک می کند.

برای کودکی که به تدریج وارد سنین پر التهاب نوجوانی می شود، حضور در جمع دوستان و نفوذ آنها، تدریجاً مهم و ارزشمند می شود و در بیشتر مواقع احساس می کند که ارزش و اهمیت آنها از پدر و مادرش – حتی یک پدر و مادر خوب – نیز بیشتر است.

اما پذیرفتن چنین چیزی برای پدر و مادرها بسیار سخت است. آنها تاکنون عادت داشته اند در مورد نحوه زندگی کودکشان تصمیم گیرنده اصلی باشند ولی این طبیعی است که جوانان و نوجوانان خود بخواهند درباره آینده شان تصمیم بگیرند. آنها آنچه را که از گروه دوستان اتخاذ شود خواهند پذیرفت: مثل مدل لباس، وضع ظاهری و نقطه نظرات آنها و اگر دوستان به یک گروه موسیقی علاقه مند باشند نوجوان شما هم آن گروه را دوست خواهد داشت؛ اگر دوستان تصمیم بگیرند که به عنوان مثال کفش ورزشی یکسان یا کت و کاپشنی مخصوص بپوشند نوجوان شما هم آن را خواهد پوشید و اگر چنین کفش یا لباسی نداشته باشد مصرانه از شما خواهد خواست که آن را برایش خریداری کنید. ستایش خوانندگان پاپ یا شخصیت های ورزشی به طور موقت بخشی کاملاً مشترک از دوران نوجوانی همه نوجوانان و همچنین قسمتی از تلاش آنها برای یافتن هویت بزرگسالی خود است.

برای اغلب نوجوانان هیچ چیز بدتر از آن نیست که همسن و سال هایشان متفاوت با آنها باشند یا این که در مقابل آنها احساس شرمندگی و سرافکندگی کنند. این موضوع فقط در مورد پوشش مصداق ندارد بلکه مسائل دیگری از قبیل موی بلند یا زیورآلاتی که استفاده می شود و... هم مصداق این اصل هستند. نوجوانتان از شما می خواهد به او اجازه دهید تا مانند بقیه باشد و یا بدتر از همه، ممکن است بدون اطلاع شما این کار را بکند.

کنار آمدن با فشار همسالان

سعی کنید بپذیرید که نوجوان شما مجبور است خودش را با گروه دوستانش تطبیق دهد و هرگونه اجباری مبنی بر متفاوت بودن با آنها باعث بروز غم بزرگی در او خواهد شد. ممکن است شما تشخیص دهید که فلان کفش یا فلان مدل مو مناسب نوجوانتان نیست اما مطمئناً شما نمی خواهید فرزندتان در برابر دوستانش سرافکنده و یا مسخره شود.

تا آنجا که امکان دارد به نوجوانتان اجازه دهید لباس یا فرم موی خود را خودش انتخاب کند حتی اگر انتخاب او مطابق سلیقه شما نباشد. اما تغییرات ماندگار مانند خالکوبی یا جراحی های زیبایی غیر ضروری، مقوله دیگری هستند.

پس از تغییر مد، این تغییرات به راحتی از از بین نمی روند. بنابراین به نوجوانتان بگویید که این کارها با تراشیدن سر یا رنگ کردن مو فرق دارد و نیازمند دقت بیشتری است. اگر او پذیرفت که از چنین مدهایی پیروی نکند که هیچ وگرنه شما این حق را دارید که به عنوان پدر و مادر بر انجام ندادن کاری توسط فرزند نوجوانتان اصرار بورزید.

فراموش نکنید نوجوانان هنوز هم نیازمند آن هستند که والدینشان حد و مرزهایی برایشان تعیین نمایند.

شرکت در کارهای خانه

اگر کودکان در سنین قبل از نوجوانی عادت داشته باشند که در امور روزانه خانه به سایر اعضای خانواده کمک کنند احتمال این که در نوجوانی با مشکلات هم سن و سال های خود، روبرو شوند کمتر است.

با این حال طبیعت نوجوانی اقتضا می کند که از زیر انجام کارها شانه خالی کند و حتی از انجام دستورات بزرگترها سرباز زند. پس در مورد نوع کارهایی که نوجوانتان می تواند در خانه انجام دهد با او مشورت و گفت و گو کنید. یک پسر نوجوان ممکن است به انجام برخی کارها مثل وجین کردن باغچه رضایت دهد. اما از شستن ظرف ها متنفر است. یک دختر نوجوان نیز امکان دارد برخی کارها (مثل انجام خرید خانه) را بپذیرد اما در برابر تقاضای شما برای نگهداری از بچه های کوچکتر در خانه، ایستادگی خواهد کرد. همچنین اگر از نوجوانتان بخواهید کاری را در زمانی که او مایل است و به شیوه ای که خودش پیشنهاد می کند انجام دهد، نتیجه مناسبتری خواهید گرفت. ممکن است چنین چیزی باعث عصبانیت یا ناراحتی شما شود اما اگر می خواهید فرزندتان کاری را همین الان و طبق خواست شما انجام دهد مطمئن باشید دفعه بعد او اصلاً این کار را تکرار نمی کند و خود را کنار خواهد کشید. همچنین برای مثمر ثمر بودن بهتر است با کمی خونسردی خواسته خود را مطرح کنید و پس از پایان کار هم یادتان باشد که از او به خاطر زحمتی که کشیده تشکر نمایید.

شلختگی و بی نظمی

یکی از مشکلات پدر و مادرها، نوجوانان شلختگی آنها است. والدین از این که می بینند مثلاً روپوش مدرسه کف هال افتاده یا حوله حمام همان طور خیس، کنار درِ دستشویی یا حمام روی زمین رها شده یا فنجان چایی – که از شدت بی توجهی کپک زده - در گوشه اتاق فرزندشان روی زمین افتاده است، به شدت عصبانی می شوند.

بهتر است ابتدا به یاد دوران نوجوانی خودتان بیافتید. به احتمال زیاد به یاد خواهید آورد که در آن دوران، نظم و ترتیب اهمیت زیادی در زندگی شما نداشته است. حقیقت این است که نوجوانان نمی خواهند با شلختگی های خود شما را آزار دهند. گرچه ممکن است باور این حقیقت سخت باشد. در واقع علت اصلی این آشفتگی و شلختگی این است که ذهن و فکر آنها جای دیگری است. یک نوجوان اسرار زیادی دارد و به همان مقدار هم از نگرانی و اضطراب زیادی برخوردار است و پس مانده انرژی احساس اش آنقدر نیست که بتواند در مورد رفتار روزانه اش به قدر کافی دقت کند که مثلاً جوراب کثیفش را در ماشین لباسشویی بگذارد و یا وقتی جوراب تمیز پیدا نکرد پدر مادرش را مقصر نداند و به آنها پرخاش نکند.

معمولاً پدر و مادرها از راه های مختلفی با این مشکل نوجوانان کنار می آیند؛ برای برخی از آنها مرتب کردن وسایل مربوط به نوجوانشان مسأله ای نیست و آن را دنباله همان مراقبت زمان کودکی می دانند که تاکنون با رضایت خاطر انجام داده اند. پدر و مادرهای دیگر سعی می کنند فرزندان جوانشان را به اطاعت دستورات و پذیرش مسئولیت بیشتر وادار کنند. صرف نظر از این که کدامیک از این دو دیدگاه و دو راهکار درست و کدامیک غلط است، شکی نیست که والدین نوع اول، مشاجره و درگیری کمتری با فرزندشان دارند، اگر شما تصمیم داشته باشید که نظم و ترتیب را به نوجوانتان بیاموزید باید بدانید که بهترین راه آن است که به آنها اجازه دهید نتایج طبیعی این نظم و ترتیب را تجربه کنند. در نتیجه آنها به سرعت درک خواهند کرد که در آشفتگی و به هم ریختگی نمی توانند وسایلشان را پیدا کنند. آیا یک لباس کثیف می تواند خودش را به ماشین لباسشویی برساند؟ اما با کمال تأسف باید گفت این به آن معنا نیست که نوجوانان وقتی می بینند والدینشان وسائل آنها را مرتب کرده اند از آنها تشکر می کنند و عهد می بندند که شیوه خود را تغییر دهند، بلکه این احتمال بیشتر است که آنها از کوره در رفته و با شما که اتاقشان را تمیز و مرتب کرده اید تندی کنند.

مشکل دیگر وقتی بروز می کند که پدر و مادر به عنوان حد و مرز، تمیزی اتاق فرزند نوجوانشان را به او تحمیل کنند. عاقلانه ترین راه این است که بپذیرید آنجا محلی خصوصی برای اوست و وی حق دارد هر طور که مایلد آنجا را اداره کند. تا زمانی که در اتاق بسته است نباید نگرانی داشته باشید. اگر بقیه خانه مرتب و تمیز باشد نوجوان هم تصمیم می گیرد که حداقل هر از گاهی اتاقش را تمیز کند. در عین حال شما هنوز هم می توانید از او بخواهید که قسمت های دیگر خانه را که همه اعضای خانواده در آن سهم مساوی دارند، آشفته و به هم ریخته نکند.

عزت نفس

در بخشی از دوران نوجوانی، شخص نوجوان حساسیت شدیدی به ظاهر خود پیدا می کند: تغییرات ظاهری بدن، روییدن موهای زائد و جوش های متعدد پوستی؛ تعجبی ندارد که او وقت زیادی را جلوی آینه صرف کند! اگر یک فرد جوان با این تغییراتی که در خود می بیند خوشحال نشود – که عده بسیار کمی از این وضعیت راضی هستند – اعتماد به نفس او ضربه خواهد خورد.

والدین باید تلاش کنند از مسخره کردن ظاهر نوجوانشان خودداری کنند حتی اگر منظوری جز شوخی با او نداشته باشند. زیرا همین طعنه ها و حرف ها باعث می شود که او آنها را به دل بگیرد و عمیقاً سرخورده شود. همچنین اشتباه است که به آنچه نوجوانتان اهمیت می دهد – هر چند آن چیز برای شما احمقانه باشد – بی اهمیتی نشان دهید. ممکن است او معتقد باشد که باید بینی اش را جراحی پلاستیک کند، در حالی که از نظر دیگران بینی او هیچ ایرادی ندارد. شما می توانید همین نکته را به او متذکر شوید و سعی کنید توضیح دهید که جزئیاتی که ما در مورد خودمان به آنها توجه می کنیم، به ندرت مورد توجه سایرین قرار می گیرد. اما اگر صورت فرزندتان به شکل وحشتناکی پر از جوش های غرور جوانی شود، واضح است که اعتماد به نفس او متزلزل می گردد اما پزشک خانوادگی شما می تواند برای او نسخه ای تجویز کند و این جوش ها را از بین ببرد.

مسلم است که نوجوان می تواند احساس بهتری نسبت به خودش داشته باشد – و ایضاً اعتماد به نفس بالاتر – که بهتر بتواند با مشکلات موقت دوران نوجوانی کنار بیاید.

توصیه های کلیدی

* برای نوجوانان توضیح دهید که هر نوجوانی نگران ظاهر خودش است و عده کمی وجود دارند که کاملاً از خودشان راضی باشند. با او از خاطره های دوران نوجوانی خودتان و نگرانی های مشابهی که داشتید صحبت کنید (مثل جوش صورت) و بگویید که اکنون از آن مشکلات هیچ اثری باقی نمانده و نگرانی شما کاملاً بی مورد بوده است.

* به تمجیدهای خود از ظاهر او ادامه دهید. این که به عنوان مثال بگویید: “ظاهر تو کامل و بی عیب به نظر می رسد” اما در عین حال کنترل این تعریف ها را هم در دست داشته باشید. طبق توصیه قدیمی ها: “اگر حرف خوبی برای گفتن نداری، ساکت باش!”

* از انگ زدن به نوجوانتان خودداری کنید اظهاراتی از قبیل: “هیچوقت آن طور که از تو می خواهم کاری را انجام نمی دهی» یا “تو همیشه مرا عصبانی می کنی” ممکن است چنین احساسی را برای یک نوجوان پدید آورد که سعی و کوشش او هیچ ارزشی ندارد.

* بخشی از نوجوانی، چالش با عقاید والدین است. بسیاری از نوجوانان آماده اند که مشاجره را انتخاب کنند و در برابر مسائلی که می داند نظر والدینشان نسبت به آنها تغییر ناپذیر است، سرزنش و توبیخ شوند. ممکن است که به نظر شما آنها فردی ساده لوح و بی تجربه به نظر برسند اما مهم این است که شما به تله ای نیافتید که با استفاده از این فرصت و این احساس، با به رخ کشیدن دانش و مهارت بالاتر خود او را تحقیر کنید. والدین عاقل مراقب اند که با سخنانی مثل “من می دانم تو چه نظری داری و آن را قبول دارم” دم به این تله ندهند.

* به همه نشان دهید که می توانید در طول سنین نوجوانی فرزندتان رابطه خود را با او حفظ کنید. و برای نظراتش احترام قائل شوید؛ به او نشان دهید که می توان احساسات خود را بروز داد بدون این که منجر به مشاجره شود.

* هیچگاه در برابر دوستان فرزندتان به او نگویید که مثلاً “گفته بودم وسایلت را مرتب کنی” یا “مطمئن باش نمی گذارم با این لباس از خانه خارج شوی».

* یک سری برنامه های متنوع به نوجوانتان عرضه کنید مثل رفتن به تئاتر، گالری های هنری، مسابقه فوتبال، کلاس زبان و... به این ترتیب او می بیند که از فرصت انتخاب گسترده ای از میان



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




برچسب ها :